۷ پاسخ

گلم پیش دبستانی نبرش
ببر خانه بازی طرح تخفیفی ماهیانه هاشم بخر
مثلا روبرو من یه خانه بازیه بزرگه ساعتی پنجاه ولی اگه شصت ساعتشو بخری ساعتی سی پات میفته
مهدواره گذاشته یک ساعت خمیر بازیو نقاشیه دو ساعت تو مجموعه فقط بازیه

منم پیش دبستانی گذاشتم دخترم به شدت احتماعی بود الان گناره گیری میکنه

وااااای واااای وااااای من روانیییی شدم از دست این بی پدر، یعنی جرم داده، هی زر زر هی گریه هی داد و بیداد، خدایا منو بکش و راحتم کن این مسخره بازیا دیگه چی بود ، خیر سرم آوردم مهد آدم بشه حرف زدنش خوب بشه ارتباط بگیره با بقیه جایزه خریدم توی مهد بهش بدن، امروزم جایزه خریدم منو خر میکنه تا قبل رفتن میگه میرم اونجا ک می‌رسیم دمار از روزگارم در میاره، یعنی تمام گوشت بدنمو آب میکنه هر روز اینقد که منو حرص میده😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡

حتما مهد شو ادامه بده شده از صبح تا ظهر برو اونجا بشین یا داخل کلاس یا بیرون کلاس هرجا بزار عادت کنه ۴سال کنارت بوده توقع نداشته باش ۲روزه ۱ماهه ۲ماهه راحت ازت جدا شه زمان بده.دخترمن یکسره ب من چسبیده بود یکی بهش میگفت اسمت چیه میرفت پشت من قائم میشد منو میزد اصلا حرف نمیزد خونه بلبل بود بیرون تا کسی میدیدش اینجوری میکرد هفته ای دو بار بردمش باشگاه مادر و کودک ۴ماه همراه باهاش بازی کردم ورزش کردم میگفت کنارم باش البته اکثر بچه ها تو اون کلاس اینجوری بودن.مثلا ی بازی بود ک باید دست همو میگرفتن دایره درست میشد و شعر میخوندن دست کسی و نمی‌گرفت میگفت مامانم بیاد فقط دست مامانم دست بقیه رو می‌گرفت میگفت بو میده مثلا ی دفعه قهر میکرد خودشو میزد موهاشو می‌کشید اصلا ی وضعی خیلی رفتار های بدی داشت خلاصه یکسال بردمش اینجا فقط صبر کردم و اینکه تابستون سال قبل هم هفته ای دو بار ب اندازه دو ساعت بردمش مهد ماهم میرفتیم داخل مشغول بازی ک میشد مربیش میگفت برو من میرفتم یکم غر میزد ولی خب مشغولش میکردن منم سعی می‌کردم زودتر برم دنبالش یا میخواستم جایی برم باید اول میخوابوندمش بعد برم بیدار میشد نبودم قیامت میکرد تو خونه دستشویی میرفتم همرام می اومد من ۴سال تنها دستشویی نرفتم فکرکن

https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak

این کاناله هم تو ایتا عضو شو هشتگ هاشو بیار مطالبی ک مستمر گذاشته ذو بخون، خیلی کمک کننده ست
من بخ نیازهاشو خوندم واقعا رفتارم با بچه تغییر کرد، داشتم خودمو اونو داغون میکردم

کاش ی مدت نمیبردیش و بجاش تو خونه روزی دوسه ساعت خودت باهاش بازی میکردی جوری ک حس کنه همه ی وقتتو گذاشتی براش، خودتم واقعا یچه شو و باهاش بازی کن، مطمانن اثر مثبت روش داره

پسر منم دقیقاااااااااا همینه قبلاً بهتر بود الان نوشتم مهد بدتر شده تازه دیروز یه چک خوابوند تو گوش کمک مربی آخرم گریه کرد چرا آخه اینجورین اینا پس چرا ما اینجوری نبودیم چرا ما وابسته نبودیم چرا بچه های دیگه خیلی ریلکس میشینن اونجا .من پسرم کم میاره نمیتونه جواب بچه های دیگرو بده دیروز بهش گفتم یکم پرو باش کم نیار بغض کنی بیای سمت من

یه کار بهت بگم انجام میدی؟

سوال های مرتبط

مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
سلام شبتون بخیر،یه بار قبلا سوالمو مطرح کردم ولی دو نفر بیشتر جواب ندادن خواهش میکنم اگه تجربه ای دارین کمکم کنین. دخترم خیلی خجالتیه از اول همون خجالتی بود ولی با خانواده خودم خیلی خوب بود تا سه سالگی وابسته مامانم بود تو یه جمع که وارد می‌شدیم اگه مامانم اونجا بود زودی میرفت بغلش یا اینکه با خواهرم تو یه ساختمونیم همش میرفت خونه اونا و با بچه هاش بازی می‌کرد شب به زور برا خواب میاوردیمش اگه اونا مهمون داشتن اوایل خجالت می‌کشید بعدا یخش آب میشد به بازی ادامه می‌داد جوری با دامادمون جور بود که از سر و کولش بالا میرفت ولی آلات مدتیه اصلا خونشون نمیره کلا همه جا حتی خونه مامانم می‌چسبه به من وقتی بلند میشم زودی از لباسم میگیره و دنبالم میاد دیروز به زور راضیش کردم که خونه خواهرم بمونه با پسرش بازی کنه خودشم دوست داشت بمونه ولی همون که شوهر خواهرم اومده بود شروع کرده بود به گریه یعنی همه جا اینکارو میکنه برا چیزای خیلی بیخود گریه میکنه از توجه اطرافیان بیزاره تو جمعا خجالتی بودنش خیلی خیلی شدید شده اصلا با بچه ها ارتباط نمیگیره حتی با باباش هن جایی نمیره و میگه مامان هم بیاد درحالیکه قبلا میرفت و چند ساعتی ازم دور میموند