مامانای شاغل بیاین بهم از تجربیات تون بگید تا ده روز دیگه باید برم سر کار. و بچه ۹ ماهه ام رو بزارم خونه بقدری ناراحتم و غم دارم که قراره تنهاش بزارم قرارع شوهرم و مامانم تا جایی که بتونن و برسن کمک کنم اما مشکل من اضطراب جدایی شدیدش هست و اینکه خودمم خیلی بهش وابسته ام اول خواستم کارمو کلا ول کنم و دیگه نرم الان گفتم سریع تصمیم نگیرم
نهار و شام خودتون و بچه رو چی کار کردید چجوری سعی کردید تایم خالی خودتون رو برا بچه جبران کنید 😭😭

اول باید خودتو متقاعد کنی و آروم... باور کن بچه هم درکت میکنه
منم هفته دیگه باید برم
خیلی هامون همینطوریم
ببین ی چیز میگم مثلا یک موش میاد خونه ،مادر خیلی جیغ میزنه ، ب نظرت بچه بیقرار نمیشه؟نمیترسه؟
حالا فکر کن که مادر نترسه با کفش بزنه تو سر موش .... حال بچه چجوریه؟!
خب دقیقا رفتنت همینطوریه ، آروم باش پیش مادرت و پدرشه دیگه ، دلتو بزار جای دل آدم های غریب که کسیو ندارن

عزیزم مامانتون و شوهرتون هستن اصلا نباید نگران باشید من بچه یکسالمو میزارم مهدکودک با کلی غم میرم سرکار

هرچقدر استرس و گرانی خودت بیشتر باشه اضطراب بچه هم بیشتز میشه، اصلا به ترک کار فکر نکن که بعدا شدیدا پشیمون میشی ، برای غذا هم میتونی شب قبل یه وعده درست کنی برای شامتون و نهار فردا میتونی از بیرون بگیری میتونی مثل من مدتی اقلا ناهار رو گردن مامانت بار بشی 🥴🤦‍♀️ بچه رو هم کم کم عادت بده به غذای سفره که سختت نباشه و نگران غذاش نباشی

اول این که قبل از این که برم تصمیم گرفتم هر روز یه تایمی رو مراقب بچه بیاد خونه من هم خونه باشم گاهی تو اتاق گاهی پیششون تا باهاش راحت بشه
بعد این که از محل کارت سعی کن یک ساعت روزانه مرخصی شیردهی بگیری که قانونه
و بعد هم این که اگر محل کارت مهد داره یا اتاق خالی یا جایی که مراقب بچه ات بتونه بیاد نزدیک بهت نگهش داره که بهش سر بزنی بنظر من خیلی بهتره

عزیزم‌من دو تا بچه هام رو گذاشتم و رفتم سر کار بچه اولم اینقدر برام سخت بود که تا محل کار گریه میکردم به نظرم کار درستی میکنی که برمیگردی سر کارت منم میخواستم نرم ولی پدر و مادرم باهام صحبت کردن و متقاعدم کردن که برگردم سر کارم دختر بزرگم الان یازده سالشه نه تنها مشکلی نداره بلکه خیلی مستقله و من براش یه الگوی خوب شدم البته بل وجود تایم کاری زیاد براش وقت مفید میزاشتمتا جایی که میتونستم باهاش بازی میکردم و تا الان بیشتر باهاش دوست بودم

اینکه مراقب بچت مادر. و شوهرتن خیلی خوبه دالی بازی زیاد باهاش بکن و بقیه بازی هایی که مال اضطراب جداییه هر موقع بچه رو‌میزاری و‌میری خدا حافظی کن بدون خدا حافظی رفتن باعث میشه بچه همش استرس داشته باشه که مادرم غیب میشه الان همون موقع گذیه میکنه دو دقیقه بعد اروم میشه سعی کن استرست رو کنترل کنی خیلی اوقات بچه ها به خاطر استرس مادر به هم میزیزن

عزیزم با تمام وجود درکت میکنم .منم امسال بجه مو گذاشتم مهد .خیلی سخته،دلم همش پیشش ،ولی ب آینده فک میکنم ک این روزا میگذره

خواب بچه رو جوری تنظیم کن تو ساعت هایی که نیستی خواب باشه. وقتی خونه ای بیشتر بهش توجه کن یه وعده غذای زیاد درست کن که برای روزهای بعد هم بمونه. ببین من اینجوری غذا می‌پختم مثلا مایه ماکارونی رو دوبرابر درست میکردم یه روز ماکارونی برای شام و ناهار فردا شبش سیب زمینی سرخ میکردم به بقیه مایع ماکارونی اضافه میکردم. یا مرغ آب‌پز میکردم یه روز زرشک پلو درست میکردم روز بعد سالاد الویه. اینجوری وقت کمتری برای غذا می‌ذاشتم و به بقیه کارا می‌رسیدم. یه روزایی هم سخت نگیر غذا از بیرون بگیر یا یه چیز حاضری و کنسرو و املت و این چیزا بخورید. یه چند روز بری قلق کار دستت میاد. کارهای بیشتر رو بزار برای آخر هفته مثل میوه و سبزی و گوشت خریدن که شستن و بسته بندی میخواد

شغلت چیه عزیزم

با بجه زیر 2 سال میتونی درخواست مرخصی بدی

وااای و منم همینطور که کمتراز۱ماه دیگه باید برم سرکار وااای خدایا خودت کمکم کن وهمه ی مادرارو.

شغلت چیه عزیزم مامان الی

غذای بچه و نهار خودمون رو شب قبل درست میکردم،عزیزم روزهای اول کمی شخته تا عادت کنی ولی میگذره نگران نباش
تو که شاغلی از اول باید بچه‌رو عادت میدادی به دوری از خودت

من خودم شاغل بودم
پسرم از هشت ماهگی اضطرابش شروع شد و طبق نظر چند تا روانشناس هم تا دوسالگی ترجیحم اینه سرکار نرم ....
عزیزم شغل تون دولتی نیست چند صباحی صبر کنید

کارت چند ساعت است ؟