وای خدا هروقت به زایمان فکر می کنم استرس کل وجودم و می گیره درد طبیعی استرس اینکه تا لحظه آخر سالم دنیا بیاد طوریش نشه 😭استرس اینکه نکنه یه وقتی دردم بگیره وسط هفته باشه و فصل مدرسه یه موقع باشه شوهرم سرکار گوشی جواب نده تو اوج بی پولی دنیا نیاد و.....کلی چیزای دیگه خدایا خودت رحم کن از سزارین هم می ترسم همش خدا خدا می کنم بریچ بمونه😔از یه طرف میگم همون سونوگرافی که تا به الان رفتم هفته آخر التماسش کنم برام رو برگه بزنه بریچ ولی از یه طرف هم می ترسم میگم نکنه یه موقع همچین کاری کنم دکتر برگه سزارین بده و تاریخ زایمان قبل اون حالم بد بشه سر بچه بیاد پایین و چمیدونم صدتا فکر منفی دیگه

مال من توابان ماهه تومدرسه هادوتامدرسه ای دارم هیچکسم ندارم مادرم بیادکنارم یابیادکناربچه هاخیلی سخته حالابی پول یا باپول که نمیشه نگهش داشت بلخره سرموقش میاد

ی پولی بزار‌کنار برای اون موقع
شوهرتم‌نیاد آمبولانس میاد
از دردم اگ‌می‌ترسی ماما همراه بگیر بگو برات مسکن و اینا بزنن

خدا بزرگه .... خــــــــــدا رحمن و رحیمه .... فقط اع خدا میخوام که کمکون کنه

عزیزم دردا که یهو شدیدنمیشه بخوای از نبودن شوهرت بترسی.بچه اول از شروع درداش۱۲ساعت طول میکشه

عزیزم زنگ میزنی آمبولانس می‌بره همون بیمارستان که میخوای بری تمام بعد زنگ میزنی شوهرت میاد من با پای خودم رفتم بیمارستان ساعت سه بعدازظهر سنو دادم گفتن آب دور بچه کم شده خودم رفتم بیمارستان خوابیدم لباسام دادم پرستار بعد یه چهار ساعت خانواده م اومدن نگران نباش گلم

هر چی خدا بخواد همون میشه خدا هم واسه بنده هاش بد نمی‌خواد آروم باش و همه چیو بسپار به خودش

اصلا استرس نداره منم اولش استرس داشتم ولی وقتی زایمان کردم دیدم چقد الکی نگران بودم خیلی خوب گذشت تموم شدا رفت

تنها نیستی عزیزم.منم هزار و یک فکر و استرس دارم به شکل های دیگه