۱۰ پاسخ

منم همینم والا الان با یه استرسی رفتم غذا گرم کردم بخورم ...در حدی تمرکز داشتم ک هیچ صدایی درست نکنم که یکی میدید فک میکرد دارم بمب خنثی میکنم😅

به سختی
من یه جارو برقی میکشم از استرس میمیرم پسرم همش میاد از جاروبرقی میگیره بلند میشه

نه بابا چکاری همش دنبال بچه خسته شدم غذاشم به سختی میرسم درست کنم انقدر که بابد حواسم بهش باشه بعدم که نمیخوره بیشتر اعصابم خورد میشه

منم یه دوساله دارم یه ۷ ماهه دقیقا عین خودت تازه من بدترم یه حموم به زور وقت میکنم افسرده شدم به خدا یه اینه نمیتونم نگاه کنم

توتختش بزار یا تشک بازی یاواترمت براش بگیر روروئک درحد۱۰دیقه اینا
بزا سینه خیزبره

منم دیگه بریدم به هیچ وجه قابل کنترل نیست دلم میخواد فرار کنم قیافه م شبیه کلفتا شده مادرمم فوت کرده خواهرم ندارم مادرشوهرمم خودش گرفتاره شوهرمم نمیزاره پرستار بگیرم تازه یه دقیقه هم اگه لخوابه باید برم به اون یکی پسرم برسم کلاس چهارمه طفلکی خودش میگه برو من خودم کارامو میکنم فقط به امید روزی زنده م که دومی سه سالش تموم شه بزارمش مهد صبح تا ظهر برا خودم باشم

به سختي😃

وقتی میخوابه یا وقتی آرومه یا وقتی باباش یا مامان بزرگش باشه گریه کنه ک حتی دسشویی ام نمیشه رف

کی گفته ما میرسیم😂😂😂

بزار تو روروئک با خودت ببر اشپز خونه ی چیزم بده دستش بخوره

سوال های مرتبط