پارت ۲
اره من ساعت ۹ و نیم و اینا بود رسیدم بیمارستان که طبق معمول خیلی شلوغ بودساعت ۱۱ و نیم اینا نوبت من شد بعد همشون دانشجو بودن ضربان قلب پسرمو اول گذاشت که گفت خوبه بعد گفت دراز بکش معاینت کنم ببینم دهانه رحمت باز شده یا نه حالا با این حرفم نترسین لطفا خیلی بد وحشیانه اومد منو معاینه کرد که خیلیییی درد کشیدم چون من‌کلا قبل زایمانم واژنم خیلی تنگ بود موقع رابطم اذیت میشدم که موقع معاینم واقعا خیلی عذاب کشیدم که پرستاره برگشت گفت دهانه رحمت کاملا بستس ممکنه زایمانت تا اخر ۴۱ هفته طول بکشه برو خونه چند هفته دیگ بیا منم دیگ یکم خیالم راحت شد نگران زایمان نبودم تا رسیدم خونه شد ساعت ۱۲ و نیم یه شام‌سبک خوردیم خوابیدیم دلمم با معاینه درد اومده بود خوابم برد ساعت ۱ و نیم شب دستشوییم گرفت رفتمو‌اومدم بیرون راه میرفتم اب ازم میومد اولش گفتم شاید اشتباه کنم هر قدم برمیداشتم ازم اب میومد که هر لحظه بیشتر شد کلا شلوارم خیس شد که همونجا فهمیدم کیسه ابم پاره شده شوهرمو بیدار کردم گفتم نگران نشی کیسه ابم فک‌کنم پاره شده وقتشه بریم بیمارستان اونم طفلک فک میکرد همون دیقه کیسه ابم پاره شده الان بچه میاد بیرون زنگ زد به مادر اینا ساکمم که از قبل جمع کرده بودم با مدارک برداشتم رفتم بیمارستان که معاینه شدم گفتن کیسه ابش پاره شده بستریم کردن یه سرم برام زدن چند تا چیزم بهم وصل کردن واسه ضربان قلب بچه بود گفتن تا صبح استراحت کن احتمالا صبح دکتر ساعت ۷ بیاد زایمانت کنه ....

۱۵ پاسخ

میشه لایکم‌کنی

لایک کنن میخام ادامشو بخونم

خب بعدش🤣

بعدشم بزار

خب چیشدبعدش

ینی با دستکاری باعث شد کیسه ابت پاره شه

عزیزممم چقدر با ملاحظه ای به همه میگید نترس 😍🥰

🤟😅منتظر ادامش

بعدششششش

عزیزم الان چن هفته ای زایمان کردی بالای صفحه ات زده ۳۲ هفته

بعدششششش🤣🤣

زایمان تو 32هفته یعنی

چند هفته بودی؟

خب بعدشششش؟؟

دهانه رحمت هم باز شده بود

سوال های مرتبط