سلام آراد 5سالشه هیراد 4ماهشه بیرون بودیم خسته بودم بعد رفتیم خونه مامانم گفت بچه ها بزار همینجا...آراد با خوشحالی رفت خوابید هیرادم بغل خواهرم می‌خندید اومدم خونه کلی دلتنگ آراد شدم و اشک ریختم شوهرم میگه دلتنگ هیراد شیرخوار نیستی دلتنگ آراد میشی که انقد شیطونه

سلام چه خانواده حمایتگری

منم امشب پسرم خونه مامانم موند گریه که نمیام خونه

منم بچه هاروگذاشتم ی روزرفتم خونه مامانم استراحت..زارمیزدم واسه بهداد سه سال ونیمه..برکه خانم شش ماهه روزیاد دلتنگش نشدم

اخه کوچلوی شیرخواره رو چطور گذاشتی خونه مامانت مگه بهش شیرخودت رو نمیدی

اره دلتنگ بچه اولتو هستی منم‌برا اولین بار شبی ک‌گذاشتم خونه مامانم بخوابه آنقدر دلتنگش بودم کلی ناراحت اما الان دیگه عادی شده
فقط حواست باشه تنهایین کار دست خودتون ندین😁

اونا که بهشون خوش میگذره شما فکر خودت باش راحت استفاده کن از خلوتی و ارامش ، ریلکس کن یا بخودت برس

لذت ببر فردا میبینیشون با شوهرت کیف کن

آخی الهی عزیزدلم ،نگرانی به خودت نده استراحت کن یه خورده برا خودت باش گلم منم بخدا دوس دارم یه خورده کسی بگیرتشون تنها باشم ولی خو نیس ....از فرصت استفاده کن قربونت