۶ پاسخ

کار مامانت خوب نبوده عزیزم اما هیچوقت پیش شوهرت مامانتو کوچیک نکن بگو‌ عصبی شده بوده خنده عصبی بوده یه چی اینجوری بگو تمومش کن عزیزم

اصلا بچه تو با مامانت تنها نزار‌ . متاسفانه مادرت مشکل عصبی داره.

بچه ک اسباب بازی نیس سریع می‌گرفتینش بدون رودربایستی چهار ماهه مگ میتونه نون بخوره
حالا هر کی میخاد باشه جون بچه مهمتره

کارش منطقی نبوده یعنی چی😑

وا چرا خندیده

هیراد ۴ماهشه

سوال های مرتبط

مامان هانا جان مامان هانا جان ۵ سالگی
خانوما من خیلی عذاب وجدان دارم،
پسرخالم دو ماهه بد تصادف کرده، هنوز نتونسته راه بره، ما اوایل هر شب بعدم هفته ای دوبار میرفتیم دیدنش. (هم خودش هم خانومش اصرار میکردن)، تو این رفت و آمدا زن برادر عروس خالم و بچش هم اونجا بودن، یه دختر هفت ساله، تو این مدت بین بچه ها یار کشی میکرد، اصلا نمیزاشت کسی با دخترم بازی کنه، هی میگفت هانا نیاد، با هانا بازی نکنین، هانا برو بیرون ما با تو دوست نیستیم و منم مدام حرص میخوردم، دیگه دیشب کارش به جایی رسیده بود میگفت هانا به من مشت زده در حالیکه منو شوهرم حواسمون بود،
تا دیشب دیگه نتونستم تحمل کنم، جلو همه بچه رو دعوا کردم، گفت به چه حقی علیه هانا دروغمیگی، اینکارارو میکنی، هانا نه میزنتت نه وسایلتو بر میداره، باهات دوسته و ...
همه گفتن ولشون کن اونا بچن
منم گفتم نه اتفاقا بچه نیستن، خوب میفهمه چیکار میکنه،
من به بچم یاد میدم با همه دوست باشه اونوقت شما عین خیالت نیست؟ مظلوم گیر آوردین؟
حالا مثل اینکه ما رفتیم اون خانوم کلی بچشو زده، منم عذاب وجدان گرفتم، ولی چه کنم منم مادرم، بچم از این همه بدجنسی تعجب کرده بود، با ذوق میرفت با گریه برمیگشت.
اصلا دختره یه چیز عجیبیه، خیلی حالیشه، یبار هانا پیش من بود ، گریه گریه که هانا منو حول داده.
راستش من چون خوب و بدو به دخترم یاد میدم ناراحت میشم مادری بیتفاوته
مامان HeLiA مامان HeLiA ۵ سالگی
سلام خانما شبتون خوش ازتون یه سوال میخام بپرسم من در حد ۳سال طبیعی جلوگیری کردم بعداز ۴سال سال دخترم به دنیا اومد اون موقع که فهمیدیم جنسیتش دختره شوهرم قهر کرد حی میگفت سونوگرافی اشتباه کرده هزارتا حرف وقتی به دنیا اومد از خونه نمیرفت بیرون انقد بچه رو دوس داشت و اندازه دخترم پول دکترا دادیم که بچه دار شیم شوهرم بیش از اندازه علاقه نشون میده به دخترم هر چی میخاد میخره هرچی بلا سرش میاره هیچی نمیگه و حی در گوشش میگه من نوکرتم من خر توام من سگ توام بابا فدای تو وقتی میخابه هزاربار بوسش میکنه بیدارمیشه من روانی میشم میگم چرا بیدارش کردی به زور خابوندمش پرا این حرفا رو میگی ناسلامتی پدری مثلا ما ماشین نداریم هرکجا میریم بغل میگیره نیم ساعت راه بریم نمیزاره بچه با پای خودش بیاد هر وقت میگم میگه تو خسیسی یا حسودی میکنی هر چی بچه دستشو میزاره میخره شب میگه بابا بیا پشت گردنمو ناز کن یا سرم رو ناز کن آقا سه ساعت بچه رو میخاره میگم بزار بخابه بسه لوسش نکن میگه بچمه دختر بچه رو باید نوازش کنی محبت کنی من میتونم دخترمو قانع کنم ولی شوهرمو نه بنظرتون من حسودم چیکار کنم