خانوما من خیلی عذاب وجدان دارم،
پسرخالم دو ماهه بد تصادف کرده، هنوز نتونسته راه بره، ما اوایل هر شب بعدم هفته ای دوبار میرفتیم دیدنش. (هم خودش هم خانومش اصرار میکردن)، تو این رفت و آمدا زن برادر عروس خالم و بچش هم اونجا بودن، یه دختر هفت ساله، تو این مدت بین بچه ها یار کشی میکرد، اصلا نمیزاشت کسی با دخترم بازی کنه، هی میگفت هانا نیاد، با هانا بازی نکنین، هانا برو بیرون ما با تو دوست نیستیم و منم مدام حرص میخوردم، دیگه دیشب کارش به جایی رسیده بود میگفت هانا به من مشت زده در حالیکه منو شوهرم حواسمون بود،
تا دیشب دیگه نتونستم تحمل کنم، جلو همه بچه رو دعوا کردم، گفت به چه حقی علیه هانا دروغمیگی، اینکارارو میکنی، هانا نه میزنتت نه وسایلتو بر میداره، باهات دوسته و ...
همه گفتن ولشون کن اونا بچن
منم گفتم نه اتفاقا بچه نیستن، خوب میفهمه چیکار میکنه،
من به بچم یاد میدم با همه دوست باشه اونوقت شما عین خیالت نیست؟ مظلوم گیر آوردین؟
حالا مثل اینکه ما رفتیم اون خانوم کلی بچشو زده، منم عذاب وجدان گرفتم، ولی چه کنم منم مادرم، بچم از این همه بدجنسی تعجب کرده بود، با ذوق میرفت با گریه برمیگشت.
اصلا دختره یه چیز عجیبیه، خیلی حالیشه، یبار هانا پیش من بود ، گریه گریه که هانا منو حول داده.
راستش من چون خوب و بدو به دخترم یاد میدم ناراحت میشم مادری بیتفاوته

۱۳ پاسخ

بعضی از بچها درعین کم سن وسالی وکوچیک بودن خیلی زیرکن وبدجنسی میکنن لابد مادرش چندبار تذکر داده دیده جوابگو نیست دیگه شماکه بحث کردید اونم خواسته با کتک به بچه بفهمونه هرچند که کتک بچرو لجبازتر میکنه

خوبه هنوز فامیل دورن مال من چی دختر برادرشوهرمه یه افریته ایه که نگو هنوز ۷سالش نشده.من بگم همه شاخ درمیارن چه چیزیه این دختر ندیدم تا حالا بخدا

کاش ب بچه هامون بجای حسادت محبت کردن یاد بدیم
یا اینکه اگه کسی تو رو زد تو هم بزنش، یاد ندیم دفاع از خود با زدن طرف فرق داره
دختر شما خیلی مهربونه ک کاری نکرده اینهمه اذیت کردنش ، کار خوبی کردی ک از بچت دفاع کردی
منم بودم همین کار رو میکردم
اون مادر بجای کتک با زبون خوش صحبت می‌کرد بهتر بود

نمی‌دونم چرا دلم خنک شد من ک دختره رو زده 😁😁😁😁

عذاب وجدان نداشته باش حقش بود
منم‌بودم‌همین‌رفتار رو‌میکردم

اصلأ عذاب وجدان نداشته باش منم بودم همین کارو میکردم من خط قرمزم بچمه

عزیزم اولا ک مقصر رفتار اون خانوم تو نبودی دوما کار خیلی خوبی کردی تو جمع از دخترت دفاع کردی و ب بقیه فهموندی پشتشی و نمیزاری اذیتش کنن
الان همسایه ماهم پسره بزرگه 10-11 سالشه هستیار من از بقیه بچه های کوچه کپچیک تره بقیه رو یار میکنه هستیارو میندازه بیرون از تو بازی یا نمیزاره بازی کنه یا میزنتش یا کاری ک در توانش نیست ازش میخواد و اینا من ب مادرشم گفتم ب خودشم گفتم انگار ن انگار هر سری هم ب شوهرم میگفتم میگفت ولش کن خودش باید گلیم خودشو از اب بکشه بیرون و اینا دیگه شوهرم یه بار دیده بود خودش رفته بود جلو همه ب پدر پسره گفته بود ک یا درست تربیتش کنید یا ی بار دیگه ببینم اذیت میکنه پسرمو میزنمش از اونموقع دیگه ب هستیار کاری نداره

خوب کاری کردی نوش جونش باشه مادره کتکش زده.اتفاقا بچه های الان خیلی هم باهوشن همه چی رو از رو عقل انجام میدن .منم نمیزارم کسی شخصیت بچمو خورد کنه

اینکه از دخترت دفاع کردی خیلی خوبه و اینکه اون خانوم به بچه اش زده واقعا به شما مربوط نیست شما که هدفتون این نبوده که اونا بچه رو کتک بزنن اون مادر اگه به فکر بچشه باید ببرتش مشاوره واقعا بخواد از همین الان تو این سن و دنیای قشنگ بچگونه انقد بدجنس بازی دربیاره بزرگ بشه چی میشه

مهم نيس خب مادره بيشعورش نبايد ميزد بايد همين كارشم اشتباه بوده توام بعد كلي صبوري گفتي من دركت ميكنم

ببخشید رفتار اون خانم به شما ربطی نداشت هانا داشته بازی میکرده ...

ماهم ازاین همسایه ها داریم. خیلی به بچه های من زور میگن. مثلاً بایکیدیگه بازی کنن میگن باهات قهرم لباس واسه بچهام بخرم. میگن از واسه ما خریدی. باز خوبه مادرش یه تکونی داده به خودش حالا نمیگم زدن. مامان این بدتر خوشحال میشه

به نظرم کار اون مادر اشتباه بوده که بچه شو زده درضمن تو کار طبیعی انجام دادی دفاع کردی ...عزیزم اون بچه بیشتر به دختر تو حسادت می‌کنه مشکل از طرف اونه حالا شاید بخاطر چیزی که دخترت داره یا همین کتک زدن مادرش ...واقعا برای همچین مادرهای متاسفم که بچه رو کتک میزنن ...من هم همچین مادری تو فامیل درجه یک خودم دارم اتفاقا بچه های اونم مثل این بچه به باقی بچه ها گیر میدن پس مشکل از طرف تو نیست و ناراحت نباش

سوال های مرتبط

مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی
مامان دردونه مامان دردونه ۵ سالگی
سلام مامانا خوب خدا قوت😊...میگم شمایی که بچه هاتون مهد میزارین پیش دبستانی نه..مهد فقط...قرارداد بستین مثلا یک ساله شش ماهه یا نه هر ماه بخواهید میفرستین یا نخواین هم نمی فرستین؟؟؟
سوال دوم مربی های مهد کودک چ طوری رفتار میکنن نسبت به بچه ایی که اضطراب داره گریه میکنه؟؟؟تو مهد پسرم مربیش اصلا بچه ها رو بغل نمیکنه میگن بچه اجازه نداریم بغل کنیم...این به کنار پسرم کلا مدقع ورود به کلاس گریه میکنه یا قبلش میگه نمیرم دیگه توی کلاس اروم میشه...امروز ماشین کامیونی داشت همراش برد اصلا هم گریه و غر نداشت رفت تو کلاس من که در رو بستم‌صدای گریه اش اومد و مث همیشه زودی ارومنشد برگشتم بغلشکردم گفتم ناهار درست کنم میام و گذاشتمش کلاس رفتم توی دوربین چک کردم دیدم اصلا مربی و دو نا مادر یار خیلی به بچه اهمیت نمیدن ...فقط یکی از مادر یارها همین که داشت وسط کلاس گریه میکرد نشوند صندلی و صورتش تمیز کرد ....مربی دورش نیومد..نه ظرف عذاش نه آب هیچی نمیزاشتن که لااقلاروم شهبعد چند دقیقه ک هق هق میکرد ماشینش رو دادن بعد هم خودم به مسئول دفترشون گفتم بچه من اروم نشدهمث اینکه بگین اب بهش بدن....حالا خیلی ناراحت شدم از کار مربی...ظهر هم میریم دنبال بچه صورتش کثیف و خشکه نمیشورن...ی بار هم تذکر دادم ...به نظرتون من حساسم یا برم تذکر بدم این دفعه به دفتر شون؟؟؟
مامان عسل مامان عسل ۵ سالگی
سلام خانما یچیز عجیب و قشنگ امروز رفتم دکترزنان بعد ی خانومی اومدچشاش قرمزبود من فکرکردم سرماخورده ماسک هم زده بود ی برگه دستش بود دستاش میلرزید نگام کرد گفت ببخشید باردارین گفتم ن برگش نشونم داد بهم گفت من ۱۵سال بچه میخواستم خدا بهم نداد ای وی اف کردم نشد هرکاری بگی کردم نشد دیگه کلا دوساله بیخیال شدم گفت پریودام نامنظم بود ۳یا۴ماه یبارپریود میشدم میگفت ۴ماه پریودنشدم ازدیروزهی چیزی تو شکمم حس میکردم ک سفت میشه نوبت سونو رحم و تخمدان میگیره ک میفهمه بارداره ۵ماهش بود خیلی گریه میکرد همه بهش اب قند میدادن و دکترمیگفت من حالا چیکارت کنم ن ان تی دادی ن انومالی یهو خانومه گفت خداهمش رو گرفته همه خندیدم خیلی قشنگ بود میگفت شوهرم نتونسته بیاد رو پله ها زانوهاش میلرزیده از شوق خانومه انگاربالداشت توهوابود یکمم تپلی بود و قد بلند واقعا معلوم نمیشد بارداره اصلا خیلی حس خوبی بود انشاالله خدا دامن همه چشم انتظارارو سبز کنه🥲🥹