۴ پاسخ

عزیزم طرز فکر ما با بچه ها متفاوته از این جهت بهش فکر کن اون بچه ها هم ممکنه ترس از آشنا شدن با بچه غریبه داشته باشن وقتی پسر شما داره تلاش می‌کنه دوستای جدید پیدا کنه پسرتون اجتماعیه ولی شما میخواهید مانع رشد اجتماعی بچه بشید چند وقت دیگه نیایید تاپیک می زنید بچه م‌ اجتماعی نیست لطفاً اجازه بده بچه روند طبیعی خودش رو در پیش بگیره اگه احساس ناراحتی کرد کنارش باش بهش آرامش بده ولی مانع آزمون و خطاهای طبیعیش نشو

ایندفه بگو بگه چقدر خوب توپوبه هم پاس میدین به منم پاس بدین منم خوب گل میزنم

ببر کلاس فوتبال اسمشو بنویس...یه مدت کلاس ببرش دیگه خودش نمیره

خب باید بزاری بره بازی کنه اشتباه میکنی که میگی نرو

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانای مهربون عصرتون بخیر خوبین حسین جانم ۶ سالشه دیروز که باپدرش رفته بود بیرون یه جا سوییچی خریده بود بعد امروز رفت توی بالکن دید بچه ها توی کوچه ان بازی میکنن گفت منم برم گفتم برو رفت گفت جا سویچیمم میبرم به دوستام نشون بدم گفتم ببر بعد که رفت منم از بالا داشتم نگاش میکردم دیدم جا سویجی دست پسر همسایه مون هست حالا نمیدونم خود پسرم داده یا پسره گرفتم بعد دیدم چند بار هی پسرم رفت نزدیکش که ازش بگیره پسر نداد هی برگشت عقب دوباره پسر اون وسیله ارزش نداره دوست دارم پسرم یاد بگیره بلد باشه وقتی وسیله ای رو که مال خودش به کسی داد دوباره بتونه بگیره و اینکه توی دوست یابی خیلی ضعیفه من سعی میکنم روزی دوساعت باهاش بازی کنم همسرم که اصلا باهاش بازی نمیکنه منم انتطاری ازش ندارم چون ۵صبح میره تا ۵ غروب فقط بلد بگه بیا بشین کارتون ببین یا گوشیشو بده دستش منم باهاش بازی می‌کنم واقعا سخته چون پسر کوچیکم هم سن اضطراب جداییشه همش گریه میکنه منم همش بغل میکنم که با پسر بزرگم بازی کنم و حسین اصلا با خودش بازی نمیکنه و خیل عصبیه زود قهر میکنه میگم حالا بازی ما تموم شد خودت بازی کن گریه میکنه و بشدت بد غذاست و انگار بترسه خجالت بکشه خیلی آروم حرف میزنه کسی نمیشنوه و بردمش باشگاه توی زمستون هوا سرد دو ماه بردم راهم هم دور بود پسر کوچیکم رو بغل میکردم می‌بردم اصلا تلاش نمی‌کرد هیچی یاد نگرفت
مامان گل پسری🌹🌹🌹 مامان گل پسری🌹🌹🌹 ۵ سالگی