۱۲ پاسخ

گلم من ی روش امتحان کردم جواب داده، شما هم امتحان کن

ببین از صبح که بلند میشه، هی بوس کن، هی قربون صدقه برو، صدات میکنه، با جانم و عزیزم و پسر نازم جوابشو بده، با محبت تو چشماش نگاه کن، وقت بزار بازی کن، مثلاً کامل بشین پیشش، نقاشی یا هر چیزی بازی کنید ولی با محبت ، و وسط بازی هم هی بوس کن، روزی ی بار ببرش حیاط یا پارک حتی شده یک ساعت ، نیم ساعت،
خونه رو امن کن بزار بازیشو بکنه ، هی نگو بکن ، نکن ، نیا ، بیا و هی دستور بدی
مثلاً دختر من عاشق آب بازیه، من سفره یکبار مصرف انداختم رو فرش می‌زارم حسابی بازی کنه، نهایتشم لباساشو عوض میکنم، اینجوری دختر من که عصبی و ..‌ بود الان آروم شده حسابی و حتی خودش داره بازی می‌کنه و به من کاری نداره

من که هیچ امیدی به آروم شدنش ندارم😂

وای دقیقاااا مثل اطرافیان من گفتن دو ماهگی آروم میشه نشد ۱ سالگی نشد ۲ سالگی نشد همچنان شیطون تر و سخت تر 😕

دقیقا مامان منم همینو گفت البته اول گفت تا چهل روز فقط اینطوره بعدش ...

دوقلو هستند؟؟
دوقلو داستن خیلی سخته شرایطتش لا تک قلویی خیلی فرق میکنه

بچه ها هرچی بزرگتر میشن مشکلاتشونم بزرگ تر میشه
مثلا تو سن بچه های من که ۴ سال و نیم و ۸ ساله هستن یه سری مشکلات کوچیکیشون حل شده ولی خوب یه سری مسائل دیگه هست از طرفی فکرشو بکن موقع نوجوونیشون چقدر مسائل و مشکلات دارن
کلا پدر و مادر بودن همینه تا بچه ها بزرگم بشن همش درگیرشونیم

هر چی بچه ها بزرگتر بشن سخت تره
یادمه داداشم که کوچیک بود مامانم همش میگفت خداکنه زود بزرگ بشه خستم کرده و از این حرفا...
الان که بزرگه هزارتا دغدغه دیگه درست کرده
مامانم میگه کاش بچه میموند الان غصه هاش بیشتر شده

الان پسر من ۴ سالشه اونم چالش های خودشو داره

وووووی تا ۴سالگی

والامن پیش مامانم میگم بزرگ بشن راحت میشم😅مامانم میگه آره جون خودت تاسرخونه زندگیشون برن بازاذیتی ودردسرخودشونودارن🤕😅😅

دقیقا مثل مامان منم. هی امروز وفردا کرد من الان نزدیک ۳ساله سرویسم

عزیزم خدا حفظ کنه مادرتو ان شاءالله عاقبت بخیریتونو ببینه

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۲ سالگی
خانوما من آرین بردم گفتار درمانی جلسه اولش بود کلا تایم کلاس ۳۵دقیقه بود که ده دقیقه اول همش سوال پرسید از من از نوع کلامش غذا خوردنش رفتاراش همرو گفتم آرین هم رفتیم تو اول ترسید بعد گفت نه من دکتر نیستم دوست مامانم نشست هی به من میگفت مامان بسه بریم دکتر گفت حرف میزنه که 😒گفتم حرف میزنه فقط جمله نمیگه.. بعد ماشین و موتور اورد گفت آرین این مال کیه مال من میخواست ببینه من میگه آرین هم هی تلاش میکرد ازش بگیره هی میگفت بگو مال کیه اینم فقط حواسش به موتور بود گفت بشین روی صندلی بدم رفت نشست باز نداد آرین دیگه کلافه شده بود هی میگفت ما کیه موتور مال من من.... بعد گفت دستمو ناز کن تا بدم آرین ناز کرد آخر نداد بچه کلافه شد شروع کرد به گریه و جیغ... گفت همیشه اینجوری بی قراره گفتم نه خب شما حالت لج بازی می کنید کلافه میشه گفت نه می میخوام دستور پذیری داشته باشه از اول که نمیشه به حرفش گوش کنم دیگه نمیشینه گوش کنه چی میگم😏 ... گفت درکل پسرت همه چیش خوبه فقط باید رو دستور پذیریشکار کنیم و جمله بندی یادش بدیم..
گفت باز چهارشنبه بیارش ولی من میخوام همون هفته ای یبار ببرم