۲ پاسخ

منم اول همسرم مریض شد سه روز افتاد داشتم اون و جمع جور میکردم پسرم مریض شد پسرم تموم شد خودم مریض شدم ولی وقت استراحت نداشتم حتی غذام نداشتم مجبور بودم بخاطر کارا خونه و پسرم سرپا بمونم و چقد واسه خودم گریه کردم

واقعا سخته. من یه بار آنفولانزا شدید گرفته بودم دخترم ۹ ماهش بود اونموقع بعد دوتامون بدن درد شدید داشتیم انگار منو با چوب زده بودن اصلا نمیتونستم‌ تکون بخورم بعد دخترمم چون درد داشت همش بهانه می‌گرفت باید اونم نگه می‌داشتم. بعد پی پی کرد پس داد واسه اینکه عوضش کنم بچه به بغل خودمو تا دسشویی میکشیدم رو زمین حتی نمیتونستم راه برم انقد نشستم از غریبیم گریه کردم اما خب همه اینا میگذره

سوال های مرتبط

مامان دیانا مامان دیانا ۱ سالگی