۱۵ پاسخ

وای این چه وضعشه همه ناراحت از همسر و جدا خوابیدن
والا مام مشکلات داریم ولی بخاطر بچه کوتاه میایم چون بچه هردومون میخواد هروقت از همسر خیلی ناراحت میشدم اوایل به خودم میگفتم غلط کردی یه بچه رو وارد مشکلاتت کردی ولی بعد رفتیم پیش مشاور و یاد گرفتیم مشکلاتمون رو هموار کنیم
سعی کنید کنار هم بمونید اگه بچه ها جدا نیستن کنار هم بخوابید بچه ها چه گناهی دارن
شماهایی که حرف طلاق می‌زنید میدونید بعد جدایی با بچه چه مشکلات بزرگتری براتون بوجود میاد
ما زنیم خودمون بهتر از هرکس مشکلات زندگیمونو می‌شناسیم راه‌حلش هم می‌شناسیم پس قبل از اینکه دیر بشه یه کاری کنید بچه هاتون تو فضای شاد خونه بزرگ شن و عشق و محبت بین شما و پدراشونو ببینن وگرنه آینده ای بچه هامون همین امروز ماست که دارن تو خونه آموزش میبینن.

ماهم جدا میخوابیم ول کن بابا زیاد گیر نده به قول ترکا سندیم اولسون شریاسون
یعنی هرچی تو میگی فقط شرت کم

بله عزیزم کاملا میفهمم چی میگی،ما هم جدا میخوابیم،یعنی شوهر منم خودش جاشو جدا کرد اولش چند بار گفتم اما دیدم براش مهم نیست منم دیگه نگفتم،ما هم مدام دعوا داریم،شوهرمتم خیلی بد دهنه و مدام فحش میده هم به خودم هم خانوادم ،سرده،و خیلی اخلاقای دیگه که روانیم کرده،منم بفکر طلاق هستم اما بخاطر بچه هام موندم.لااقل تا یکم بزرگ شند

بهتر جدا بخابه اصلا خوشم نمیاد بغلش بخوابم زودتر ان شاءالله ازش جدابشم الان دستم به هیچ کاری نمیره نه دلم میاد به خودم برسم اینقدر مجردیم با خودم میرسیدم با این افسرده شدم بره از زندگیم بیرون دوباره به خودم میرسم بهم میگه مثل پیرزنها شدی گفتم همینه که هست تا زمانی که تو زندگیم هستی به خودم نمیرسم برو ببین بعدش چقدر شاداب و جوون میشم مثل همونموقعها که منو دیده بودی

نه سه تایی تو اتاق تشک انداختیم میخوابیم. عمرا بزارم جا دیگه بخوابه

منم یه مدت بخاطر بی خوابی بچه مجبور بودیم جدا بخوابیم من وبچه تو اتاق وشوهرم تو حال از این کار متنفرم بعد یه مدت گفتم به درک که بچه نمیزاره اون هم بخوابه دیگه جاشو تو حال ننداختم .. بنظرم تا جاییکه امکان داره زن وشوهر نباید جدا از هم بخوابن

ماهم جدا میخابیم اخه دخترم خیلیییی بیدار میشه مگه میزاره بخابه اگه دید باباش پیشش هس نصف شب پا میشه از سرکلش بالا میره

ما پیش هم میخابیم
اما چه خابی
آقا خروپف میکنه تا صبح صدبار باید پاشم بگم اونجوری بخاب
دو روزه جاشو جدا میندازم😁اما فقط بخاطر بچم
صداش بیدارش میکنه
والا قبلا یکبارم دلم نیومده بیدارش کنم

ما تو حال هممون کنار هم‌میخوابیم نذار فاصله بیفته تو پسرتم برین رو تخت بگو نمیتونم جدا بخوابم

پایین تخت چند تا تشک انداختم یه قسمتش رو به کولر هست یه قسمتی دورتر ۴تا تشک انداختم راحت از اینور تا اونور شوهرم روبه رو کولر می خوابن من وسط پسرم هم دور از کولر که سردش نشه

منو دخترام توی اتاق، باباشون توی حال
خیلی وقته جامون جداست اگه پشتوانه ی محکم داشتم طلاق میگرفتم میرفتم پی زندگیم، توی خونه ی این شدم افسرده و عصبی

ای بابا خب مشکلاتتونو حل کنین چیه آخه اینجوری زندگی کردن.خدا زبون داده واسه چی.بشینین قشنگ در مورد مشکلاتتون حرف بزنین بخدا که نصف بیشتر مشکلا با حرف زدن منطقی حل میشه جبهه نگیرین علیه هم.اون بچه هام گناه دارن دیگه کم کم داره عقلشون میرسه نذارین بخاطر مشکلات شماها غصه بخورن

نه ما کنارهم میخوابیم بچمونم کنارخودمون تو حال میخوابیم چون ممکنه رو تخت بچه بیوفته

ما از اول جدا میخوابیم شوهرم خرپف میکنه من نمیتونم بخوابم یه بچه پیش اون میخوابه یه بچه پیش من

قبل بچه دار شدن بدون هم خوابمون نمیبرد
الان جفتمون توی هال میخوابیم
منتها من کنار دخمل
اون جلو تلوزیون

سوال های مرتبط

مامان نیلا👼🏻🥰 مامان نیلا👼🏻🥰 ۱۷ ماهگی
مامانا شما جای کوچولوهاتونو کی جدا کردین؟
من چند روزی میشه جداکردم بردم تو اتاق خودش رو تختش تا دیشب منم تو اتاقش رو زمین خوابیدم که حواسم بهش باشه ولی امشب میخوام دیگه تو اتاق خودمون بخوابم ولی همش میترسم که نکنه بیدارشه و من متوجه نشم و...
البته اتاقامون دقیقا کنارهمه دراش روبروی همه
شمام همچین حسی داشتین؟ یه حس بد سردرگمیه ادم نمیدونه چیکارکنه

از طرفی جدیدا وقتی رو تخت کنارمادرش تو اتاق ما میخوابید روشو که میکشیدم تا صب ۳/۴ بار هر نیم ساعت بیدارمیشد و نق میزدو گریه میکرد همش میخواست پتو رو بندازه کنار حس میکردم که انگار جاش تنگ شده نمیتونه راحت بچرخه بخاطر اون انگار کلافه بود همش بیدارمیشد چندین بار منم کلافه میشدم تا میومدم بخوابم دوباره پامیشدم بیشتربخاطر این موضوع جاشو جداکردم که تو تخت خودش فضاش بزرگتره راحت تر بخوابه کلافه نشه

اینم بگم که وقتی یه موقع نصف شب بیدارشه عادت نداره پاشه بشینه یا وایسه گریه کنه همون دراز کشیده تو حالت خوابالو چشمای بسته گریه میکنه از این لحاظ باز خیالم راحته که پانمیشه