سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۳ سالگی
امروز خیلی برای پسرم ناراحت شدم،دکترگفتاردرمانش گف ی روز درمیون ببر پارک ک جابچه هاباشه،امروز پسرم اومد سربخوره ی پسره بود ی سال ازپسرم بزرگتربجا ک از پله بیاد ازخود سرسره اومد بالا و تازه اون برگشت ب پسرم دوبار ی حرف خیلی زشت زد هنوز میخواست ب منم بگه بعد یکی زد تو گوش پسرم،دیدم پسرم دوید اومد پیشم باناراحتی گف منو زد ،خیلی ناراحت شد بچم،اصن دیگه دلش نخواست بره اونجاسربخوره هی میگف زد،گفتم پسرم نذار بزنت بچبهش بگو نزن ،حرف زشت زد بگو بی ادب و ازش دور شو اما انقد بچم ازاینکه زدش ناراحت بود اصن حرفمو گوش نداد،نمیگم پسرم بزنه درجواب ولی واقعا بایدچیکارکرد،هم ما ب عنوان مادر هم پسرم برای دفاع ازخودش،دیگه پسره دستشو اورد بالا حتی میخواست بزنه توگوشم گفت میگیرم بازم میزنمش اصن کنترلموازدست دادم پسرمواونجور ناراحت دیدم گفتم توخیلی غلط کردی یکبار فقط نزدیکش شو بی ادب،من اصن هیچوقت بابچه ها دعوا نمیکنم باهیچکس الان هم برای پسرم ناراحتم هم برااون بچه،تازه مامانش رونیمکت داشت تخمه میخورد نگامون میکردفقط