۶ پاسخ

وقتی پسر دومم حامله شدم همش اشک می‌ریختم ک اشتباه کردم خیلی ناراحت بودم مک کاش دومی نمیوردم ب اولی ظلم میشه ولی الان عاشق هم هستن و میگیم خدیا شکرت فاصله هسنیشون ۱ سال و نیمه

اتفاقا من برا تنهاییش دلم نمیسوزه وعذاب وجدان ندارم ولی اگه یه چیزی بخواد و نتونم براش بگیرم عذاب وجدان دارم من اگه داری دخترم یه روز چیز خوب نخوره و نپوشه شبا با عذاب وجدان میخوابم

منم همینطور. برای آینده ش البته نه الان.
ولی خوب نشرایطشم ندارم یکی دیگه بیارم

منم میگفتم پسرم تنهاس یدونه بیارم همبازیش شه که خدا یه سه قلو داد الان وقت سر خاروندن هم ندارم ناشکری نمیکنم ولی برگردم عفب میگم یدونه بچه خیلی خوبه درسته الان همش باهم بازی و دعوا مکینن ولی خدایش خیلی سخته الان تو سن ۳۱سالگی از پادرد و کمر درد نمیتونم راه برم و بشینم

توکه میتونی باردارشی خب یکی دیگه بیار.من چی بگم که پسرم تک فرزند شد. چون دیگه نباید باردارشم وگرنه جونمو از دست میدم😔

خوب بیار یکی دیگه خدا بزرگه روزی شو میده

سوال های مرتبط