۱۱ پاسخ

من یه سال بود دکتر میرفتم این همه دارو خوردم هرچی دکتر گفت رعایت کردیم میگفت تخم دانت ضعیفه اخرش بعد عید دیگه نه دکتر رفتم نه دارو خوردم خسته شدم گفتم اگه خدابخواد بهمون میده درکمال ناباوری وقتی یه ماه مهمانی بودیم باور کنید تواین یه ماه یه بارباهم خوابیدیم تعجب کردم وقتی تست دادم حامله بودم

هممون اینو میدونیم ولی استرسه دست از سرمون بر نمیداره. کاش میشد بیخیال باشیم

دقیقا گلم هیچ برگی بدون اجازه ی خودش روی زمین نمی افته❤🥲

اره دقیقا همینطوره، منم ماه قبل ک‌پریود شدم به شوهرم گفتم این ماه دیگ‌بیخیال بشیم اصن ول کن این یه شب درمیون رو، تو برهه تخمک گذاری فقط ی شب اقدام داشتیم چون همش تو جاده و رفت و آمد بودیم، رفتیم خونه پدرم، بابام هروقت میرفتم میپرسید پس کی میخوای با کیف بزرگ‌بیای(چون خواهرم و زن داداشم هروقت میرن ی کیف بزرگ پر از لباس برا بچه هاشون میبرن)گفتم به بابام هروقت خدا بخواد، گفت دعا کن بیا ببرمت یه امام زاده ای نزدیک خونه شونه، گفتم بش خدا التماسی نیست من بهش گفتم اونم هروقت بخاد خودش میده، حالا همون موقه من باردار بودمو خودم نمیدونستم.

بخدا که حرفتو کامل میفهمم
من یه ساله اقدام بودم هر ماه پرهیز غذایی میکردم یه شب درمیون رابطه داشتم وقتایی که آمپول میزدم بدتر
ماهی که دکتر گفت این ماه که هیچی از ماه بعد دوباره آمپول میدم و من همش منتظر بودم پریود شم تا داروهامو مصرف کنم همون ماه نشدم
در صورتی که ن رابطه زیادی داشتیم ن چیزی خوردم

دقیقا🥲

دقیقا درسته من این بارداریم با نصفه قطره گرفت باور گفت جلو گیری داشتم چون بچم کوچیک هنوز ولی خدا خواسته شد

صحیح 👌🏻 خدایا شکرت

اره واقعا

دقیقادکتر من گفت هفته ایی دوبار هم که باسه کافیه

بله عزیزم دقیقا همینه
ان شاء الله ک خدا برا هممون خوب بخواد❤️

سوال های مرتبط