۵ پاسخ

خدا خیر بده مامان باباتو، ادم حرصش میگیره از این شوهرا کمک که نمیکنن، درکم نمیکنن، وظیفه شوهرت بوده کمکت کنه برای خوابش

وااااای اشکم دراومد بمیرم الهی چه‌دردی کشیده‌من‌قصد دارم تا ۲سالگی بهش بدم‌حتما

وای نمیدونم چرا یکی بچش رو از شیر میگیره خیلی دلم میگیره اشکم میخواد در بیاد،خوبه بچم شیرخشکیه اصلا دلم نمیومد بگیرمش
خداروشکر گذروندی

وای منم می‌خوام بگیرم خیلی اذیت می‌کنه وقتی بیداره نمی‌دم فقط شب تا صبح و ظهر ک می‌خوابه میخوره خدا بخیر کنه منم تا دوماه دیگه کامل میگیرم

شب اولی که اومدم موقع خواب بهش سینه ندم کلی تو خونه تابش دادم گردوندم شیشه شیر رو شربت شیره یا شربت نمیخابید همش میومد نگا میکرد و سینمو میمالید و لاک مشکیم زده بودم. شوهرمم عصابش خورد شد. خلاصه تا پنجو نیم صب هر چی چرخوندمو اینا فایده نداشت نخابید اخرش همون بین که سینمو نگا میکرد از روی لاک مشکی خورد و خابید. بعد فرداش دیدم شوهرمم حوصله نداره رفتم خونه مامانمینا بابام همش بردش خیابون و فروشگاهو شب اول هم اونجا تا دو‌ونیم نخابید اخرم از رو تلخی خورد. بعد دخترم میومد نگا میکرد هی میگف اوخ اما دلشم میخاست. ی چن بارم گفت دست ینی برو دستمال بیار بعد میکشید روش اونجا بود فهمیدم شاید اگه بزرگ تر بود سخت تر هم بود فرداش بابام از ساعت دوازده شب تا یک صب بردش شهر بازی خودش دیگه گفتم بیا رو‌پام بخاب شیشع شیرم شربت شیره و خابید اما بین خواب که بیدار میشد گاهی شیشع رو قبول نمیکرد. بعد من ی روز که بیدار شد قبول نکرد سینه رو تلخ کردم گذاشتم دهنش نخورد دیگه از خستگی خابش رفت باز بعد اونم هر بار قبول نمیکرد ی تکه خیلی ریز بهش قند دادم میزاشت دهنش شیشه رو میگرف میخورد میخابید. چهار روز خونه مامانم موندم و اینجوری ترک کرد

سوال های مرتبط

مامان Mahlin👼🏼 مامان Mahlin👼🏼 ۱ سالگی
تجربه از شیر گرفتن🥲😍
من خودم خیلی دوس داشتم ماهلین زود از شیر بگیرم برای اینکه شبا هر دوساعت شیر می‌خورد خیلی بی خواب بودم همم اینکه دندوناش داشت لک‌میفتاد. حدود دوماهی بود که از ساعت ۱۲ ظهر که از خواب بیدار میشد شیر نمی‌دادم تا ۱۰ ۱۱ شب. بیرون میبردمش خوراکی و غذا زیاد میدادم اما ی موقعایی که خونه مامانم بود از دستم در میرفت شیر می‌خورد اما در کل عادت کرد تو طول روز شیر نخوره. وقتی دیدم عادت کرده از پنجشنبه هفته پیشم یهو کلا دیگه شیر ندادم به جاش چند وعده غذاهای سنگین میدادم. میوه و بادوم بستنی ابمیوه های طبیعی که خودم میگرفتم سعی میکردم هر نیم ساعت ی بار یه چیزی بدم دستش که ففط بهونه شیر نگیره. شباهم خوابش که میگرفت سریع اضافه غذا که حتما برنجی یا تلیتی آبگوشت بود میدادم می‌خورد، میخابید .تا ۷ صبح نق که میزد آب میدادم میخوردش اندازه ۳۰ تا. خداروشکر از شیر گرفتن ماهلینم خیلی خوب بود آنچنان اذیتم نکرد. فقط تنها چیری که اذیتم میکنه اینکه الان با شیشه شیر آب میخوره که اونم موندم با چی آب بخوره قمقمه نی دار یا لیوان. اگر شما تجربه ای دارید به منم بگید😍