۶ پاسخ

خب نده بغلش
اومد بگیره با تندی بگو اجازه بده ببینم چشه

سلام عزیزم، تو یک مادری و مطمئن باش هیچ‌کس قدر خودت نه بچه ات رو دوست داره و نه دلسوزشه. به بقیه توجه نکن، روزی که بچم شیر خشکی شد اطرافیانم طوری برخورد کردن که انگار دارم بش مواد مخدر میدم، انگار که دیگه من مادر نیستم. اما بچه با نگاه مادر با لبخند مادر با صدای مادر با اغوش مادر ارامش میگیره. تا بچه بزرگ شه حرفای زیادی میشنوی از اطرافیان. توجه نکن که هیچ‌کس جز خودت بچه ات رو نمیخواد💞 لذت ببر از بزرگ کردنش😍

بستگی داره به اینکه کی هست اون آدم ؟

من با مامانم این مشکلات رو داشتم،تا ده روزگی پیشم موند من اون ده روز کارم فقط گریه بود بعد رفتنش همه چی درست شد.چون بچه رو میشست لباسشو عوض میکرد،شیر ک میدادم میگفت تو دلت نمیاد بچه گناه داره بده بهش شیر خشک بدم و … بعد ده روز که رفت هم به بچم بهتر شیر دادم هم خودم کاراشو کردم اون حس و گریه ها کم کم از بین رفت…واقعا نمیدونم مامانم چرا اینطوری باهام برخورد کرد.برامم عزیز ولی از دور😁😀

اعتماد ب نفس داشته باش محکم باهاش برخورد کن عزیزم هیچکس ب اندازه مادر برای بچش تلاش نمیکنه و بهش ارامش نمیده

بزنش خون بالا بیاره

سوال های مرتبط