مامانا من حدقل روزی یه بار با پسرم دعوای حسابی میکنم هر دفه به دلایل مختلف..مثلا چندبار یه کارشو تحمل میکنم هیچی نمیکم ولی تهش میترکم و دعوا بدی میکنم.بعدم پشیمون میشم.بنظرتون قرص فلوکستین بخورم آروم میشم؟پسرم ۳و سال و نیمشه هنوزم سرش توو کابینتا و کمداس من روزی ده بار باید آت و آشغالای تکراری جمع کنم.یه وقتا دیگه خون ب مغزم نمیرسه.یا دسشویی رفتنش هنوز اوکی نشده.ده بار هیچی نمیگم بار یازدهم روانی میشم.یا دست به هر کاری میزنم خودشو میندازه وسط میگه خودم خودم.واقعا کلافه میشم.چندبارشو باهاش راه میام ولی دفعه بعد حسابی میتوپم بهش..قرص خوردن منطقیه بنظرتون؟؟؟

ولی خیلی روزاسختی بود.الان قصه میخورم سرش دادزدم .خیلی هم خودم هم اون اذیت شدیم

گل گاوزبان جاچایی بخورید.کاکائواصلانذاریدبخوره اصلا.تلویزیون وگوشی زیادنه .دخترمن همچین بودسیربودم هیچ جانمیرفتم .الان آرام خیلی ماشالله

توام‌مث منی پا مشکل نداریم
بچه ها خیلی پررو هستن

نه فلوکستین هم عوارض خودشو داره من ی مدت استفاده کردم پریودیم خیلی بهم ریخته شد در حدی که موقعی میشدم در حد چند قطره بعد به شدت از لحاظ میل جنسی سرد شده بودم و خیلی چیزای دیگه استفاده نکنی بهتره

خیلی سخته آدم بخواد بیخیال باشه نمیشه ،ادم مگه چقدر صبروحوصله داره

پسر منم همینه یوقتا دیگه مغزم رگ ب رگ میشه
تو همه چی دخالت میکنه منم دعوا میکنم ولی بعدش خیلی پشیمون میشم
مشاور میگه احساسات بجه رو درک کن
دنیا رو با دید بچه ببین
الان او سنی هم هستن که اصلا خوب بد رو متوجه نیستن تازه هرچی دعوا هم میکنیم دو دقه بهد دوبار اون کار تکرار میشه این یچه اصلا متوجه نیس چرا دعوا ش کردیم پس صبوری ب خرج باید داد
ولی سخته یوقتا صبور باشی
مثلا دیروز دختر عموهتی پسرم ۱۴ و ۸ ساله اومدن بکم خونمون بعد خواستن برن امیرعلی خودسو کشت که نرین خوب نمیشه هر دفه همین طوره منم در رو کلید کردم نره بیرون میز جلو مبلی رو هل میداد با جیغ های بنفش شدید میزتلویزیون رو هل میداد محکما کشو ها رو محکم باز بسته میکرد که چرا اینا رفتن یهو کنترلمو از دست دادم چنتا زدم جیغاش بحدی بود که بچه کوچیکمم ترسید هی گریه میکرد نمیدونستم کدومو اروم کنم

نه یک بیست روز مشاور می‌گفت هر کاری کرد خودتون را بزنید به بیخیالی اگه می‌تونی انجام بده می‌گفت دیگه بچه خراب کاریهاش را ترک می‌کنه مثل ترک اعتیاد میتونی انجام بده