۹ پاسخ

بچه من که طفلک همش خونس تا چند وقت پیش مهد میرفت اما الان نمیره من باردارم نمیتونم جایی ببرمش باباشم که سرکار میره

عزیزم من تا وقتی که مهد نداشته بودمش با اون همه زحمتی که برای سرگرم کردنش می‌کشیدم بازم عذاب وجدان داشتم اما الان می‌دونم هم پنج ساعت سرگرم و آموزش داره بقیه ام که وقت خواب و غذاو کارتن و نقاشی و بازی با خودمون گاهیم پارک و باغ و مهمونی

هیچی جای خواهر و برادر و براش پر نمیکنه
پسر من تو دو سالگی همش می‌گفت فلانی آبجی داره من ندارم فلانی داداش داره من ندارم آخرش ما هم براش آبجی و داداش آوردیم انقد دوستشون داره که حد نداره اگه یکساعت خونه نباشن همش میگه بریم بیاریمش یه بار آبجی دوساله اشو اذیت میکرد منم بردم خونه دوستش خودمون اومدیم خونه بهش گفتم معصومه رو فروختیم یعنی اون روز رو برام زهرمار کرد
از بس غر زد و گریه کرد و غصه خورد تا نیم ساعت سر ب سرش گذاشتم بعد دیگه گفتم شوخی کردم باهات
الان دیگه اصلا اذیتش نمیکنه

منکه صبح و عصر با خودم میارمش سرکار برنامه کودک میبینه مهدکودک خیلی خوبه اما من پارسال پسرم بردم همش مریض بود کرونا و انفولانزا شدید پشت هم گرفت خیلی اذیت شد ضعیف شد واسه همین دیگه نمیزارم مهد تو خونه وقت کنم بین کارا یکم باهاش بازی میکنم

دختره من شنبه تا ۴ شتبه مهده
۵ شنبه بیرون میریم جمعه ها وقت تمیزکاریه

ماشاا... خوب میبریش بیرون من ک پسرم اغلب تو خونه است الهی بگردم .من استر احت مطلقم نمیتونم برم بیرون اگر شوهرم وقت کنه تا خونه بابام ببرش یا خونه بالای خودش شاید هر دو هفته یکبار ببرش پارک وگرنه همش تو خونه است ولی خوب باهاش بازی میکنم .

همش خونه خونه همین
آخر هفته هم میریم شهرستان همش بدو بدو برمیگردیم
پنج شنبه شب میریم جمعه شب برمیگردیم
بچه هم همسنش نداره

بچه های حالا همش حوصله اشون سر میره....
دوچرخه داره ، همسایه اینا دارین برو با بچه هاشون بازی کنه ؟

نویان هفته ای ۳ بار میره مهد
هرروز که خونه پدرشوهرمه
پارک هفته ای یک بار

سوال های مرتبط