۹ پاسخ

در واقع نگرانی از آینده هستش و سوگواری برای گذشته و تر از چطوری بزرگ کردنش و دلتنگی برای هر چیزی که بوده و دلگیری از چیزایی که گذروندی
کم کم بهتر میشه و قلق کار دستت میاد بدون که تنها نیستی و خانواده و همسرت کنارتن

بعد زایمان همینه حال آدم زمان بده

به بچت نگاه کن همه نگرانی هات تموم میشه برا دستاش پاهای کوچولوش ذوق کن .افسردگی طبیعیه منم الکی یهو گریه میکنم

منم همینطورم دقیقن
دلم بچمو نمیخاد شبا پشیمون میشم
خداکنه زود درست بشه این حسه

زیاد فکر نکن بهش و خودت بهش دامن نزن
دورت رو با کسی که باهاشون حالت خوبه پر کن تا حرف بزنی و حوصله ت وا بشه با همسرت بیشتر در مورد حس ها و ترس هات حرف بزن و کمک بخواه ازش
این حس تا اواخر ماه اول ممکنه باشه باهات پس سخت نگیر
همه اینجوری بودیم عزیزم میگذره کم کم

منم همینطوری شدم🥺

به خاطر ماه کامله
نگران نباش
چند روز دیگه اوکی میشی😍🌸

منم همینم خواهر

خونریزی منم شدیده خیلی

سوال های مرتبط