۶ پاسخ

برین بهش اشغالو فقط

سلام عزیزم یه مدت بهش اهمیت نده نه که باهاش حرف نزن یا قهر کنی هی معمولی رفتار کن مثلا فکر اون خواهرته نیست که نیست دیر میاد که دیر میاد میدونم سخته که چند روز اینجوری رفتار کن دیر اومد شام خودت و بچه ها بخورین واسه اونم بزار اومد داع کن بهش بده یا کم حرف بزن کم حرف زدن خانمهاواقعا معجزه میکنه بعدش وقتی همسرت میگه خودت برو توب خودت برو واقعا مستقل باش نزار فکر کنه محتاجشی تو همه کار ازش پول بگیر برو دکتر وقتی اجازه میده خودش دیگه مشکلی نیست من همسرم بشددت غیرتی متاسفانه اجازه هیچ کار تنهایی بهم نمیده اما واقعا مستقل شکایتی ندارم دوس دارم غریبی بودنش اما اجازه بده هم خیلی خوبه به خانوادش هیچی نگو و پیشش بد خانوادشون نگو تحریک بشه احترام همچین درس میکنه طولانی توصیح دادم انشالا بدردت بخوره نوشته هام🙏

اره شوهرم من ولی خداروشکر سالهاس. پدرمادرم توخونشون راهش نمی‌دن ومن راحت ترینم

عزیزم سخته اما امید مادر شوهرت ب شماست منم دقیقا شرایط شمارو داشتم اما سعی میکردم تو دست و پای شوهرم نباشم حتما خیلی فشار روشه شما سعی من کوتاه بیای تموم میشه این دوران میگذره اما درعوض حتی اگر نادر شوهرت هم دعاتون نکنه خود خدا میبینه ک دست پدر مادر دارین می‌گیرین و براتون جبران می‌کنه

راجب دکتر که اونا پدر ومادر هستن چجور شما الان کلی زحمت میکشی برای بچت خب اونام زحمت کشیدن.نباید ناراحت بشی.اما فقط نباید از همسر شما توقع بشه.شما الان جبهه بگیری همسرت ناراحت میشه

شوهر منم کشته و مرده خانوادشه میمیره واسه تک تک شون ان شالله که بمیره

سوال های مرتبط

مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام خوبین
یه مطلبی میخوام باهاتون در میوم بزارم فقط راهنمایی کنید ممنون میشم
من خانواده همسرم خیلی خسین حتی در حد حالو احوال یه اس یا زنگ نمیزنن
البته دیگه برام مهم نیست فهمیدم خسیسن دیگه برام مهم نیست میریم خونشون اصلا براشون مهم نیست که مثلا ناهار شام اصلا نمیگن عروسیمون اومده یه غذای خوب بزاریم خواهرشوهر کوچیکه بچه دار نمیشه خیلی هوای داماد رو دارن هر وقت میرن بهترین غذا رو درست میکنن حالا بگذریم
شوهرم میگه میخوام برای مادرم جشن بگیرم روز مادر رو همه خرجش خورم میدم راستی وضعیت ما زیاد خوب نیست مثل اونا پولدار نیستیم.گفتم خواهر برادرات چی کمکت کنن گفت من ب خودم مربوطه و ب هیچ کس مربوط نیست


حالا شما جای من مادر شوهرم امسال اصلا ب دخترم عیدی نداد ما دختر که تو خونشه عیدی دادیم نکرد یه چیزی بده دخترم میدونم خواهرشوهر کوچیکه بهش یاد میده میگن از اون می‌ترسه عید هم داشت نگاه میگرد ببینه مادرش ب دخترم عیدی میده یا نه آنقدر که موزیو عوضی وایساد آخرین نفر اومد بیرون که مادر شوهرم ب دخترم عیدی نده ب نوه های دیگه ش عیدی داد ولی ب دختر من نه بگو ۱۰۰۰تومن خدا شاهده هیچی نداد

حالت عکس‌العمل من چی باشه وقتی که برای مادرشوهرم میخواد جشن بگیره و صفر تا ۱۰۰ هم هزینه ش پای ماس
.

راهنمایی؟؟؟؟
مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین شبتون بخیر لطفا منو راهنمایی کنید از دست کارای حسین جان اینم بعضی از کاراشه اگه بخوام از همه‌اش گلم باید تا صبح تایپ کنم خیلی لجباز بی ادب شده میگم بیا باهم بریم مسواک بزنیم میریم مسواک بزنیم نمیزنه به دندونش مسواکشو میکشه به همه چی همه جا به غیر از دندون خمیرش میریزه همه جا میگم بده کمکت کنم چند بار تا یاد بگیری نمیده دندون هاشم هی دارن خراب میش بعضی وقتا میگم خودت برو بزن به علاوه اون کارا که گفتم لباسشم خیس میکنه یا میگه آب بیار برام میگم خودت برو بخور میخواد یه آب بخوره لباسشم خیس میکنه کلی جلوی آب باز میزاره هر چی میگم حیف اسراف میشه گوش نمیده خیلی عصبانیه غذا میخواد بخوره اصلا یجا نمیشینه همش راه میره و اون دستای کثیفشو می‌میماله به همه جا با این دستمال همیشه کنارش میزارم یا میگم بیا بریم بشورم برات یا بعضی وقتا غذا یا خوراکی میارم بخوره نمیخوره بک ساعت وسطه خوب که جمع میکنم میگه میخورم دوباره بیار یعنی هر کاری میخوام انجام بدم میگه اول من انجام بدم یعنی فکرشو بکنید هر کاری میگه من انجام بدم یعنی بخدا منو به مرز جنون رسونده بعضی وقتا که بعد می‌خوابه از دستش گریه میکنم حرف زشت میزنه همه چی پرن میکنه هر چی گیرش میاد میکنه توی دهنش که میگم کثیفه مریض میشی همیشه دستشو میکنه توی لباسش میره دستشویی با این که بلده خودش بره بیاد تنبلی میکنه کلی عصبانی میشه تو باید بیایی