منم دخترم و براش شربت شیره درست کردم چون شیرش تموم شده بود از خواب بیدار شد چون رنگش تیره بود ازش میترسید میگفت هاپو بردمش خونه مادر شوهرم ک سرش گرم بشه بهونه نگیره یه کاری برام پیش اومد رفتم بیرون بعد برگشتم بش شیر داده بود حالا دیگه شیره توش میریزم نمیترسه میخوره از صبح ک بیدار میشه تا شب هم بش شیر نمیدم ولی دیگه شب تا صبح گریه میکنه برا شیر مجبورم بش بدم وگرنه نمیخابه
یک هفته تا ده روز
کاش نوکش و قیچی میکردی میدید نمیشه بخور خودش ازش میگذشت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.