تجربه من از ترک شیر درنیکا.
دقیقا شنبه گذشته یعنی ۲۱ مهر تصمیم داشتم ک شروع کنم پروسه ترک رو.برای همین اول صبح ک درنیکا بیدار شد و طلب شیر کرد من رفتم شیر خشک درست کردم با این تفاوت ک در ۱۵۰ میل آب به جای ۵ پیمونه شیر خشک، ۲ پیمونه ریختم و خیییلی بیمزه و رقیق درست کردم.
وقتی بردم بخوره با دومین یا سومین مکیدنش پس زد شیشه رو.منم باهاش صحبت کردم گفتم وای درنیکا دیدی چیشد؟ تو بزرگ شدی شیر هم فهمید بدمزه شد یهو.اینم تایید میکرد.
بلافاصله براش شیر خوشمزه اوردم.از اون پرومیلک های وانیلی خریده بودم ریختم توی لیوانش خورد کیف کرد.بعدش باهم بازی کردیم و شبشه شیر رو روی زمین هل دادیم گفتیم برووو بابا درنیکا بزرگ شده تو بدمزه ای.
دیگه تموم شد😅
بعدشم اصلا نذاشتم گشنه بمونه چه با غذاهای مورد علاقه چه با تنقلات مورد علاقه .
دو شب اول نصفه شب طبق عادت بیدار میشد شیر میخواست ۳ پیمونه شیرخشک میدادم ک بخوره بخوابه اما از روز سوم چون خوراکش بهتر شد دیکه شبا سیر خوابید تا صبح یکسره

۶ پاسخ

عزیزم 🌺🌺من هنور نتونستم من شیر خودمو میخورع خیلی میترسم

چه جالب
مووووفق باشی عزیزم همیشه
ممنون ک نوشتی🥰

ممنون که به اشتراک گذاشتی

چه اسم قشنگی درنیکا نامدار باشه

ای جااانم چ خوب

سلام عزیزم منظورتون از شیر پرومیلک چه نوع شیری هست؟

سوال های مرتبط

مامان قند عسل مامان قند عسل ۲ سالگی
مامانایی که میخواین بچتونو از شیر خشک و شیشه شیر بگیرید بیاین تجربمو بگم شاید به دردتون خورد🎈🎈
الان دیدم یه مامانی این چالشو داره گفتم بزار یهو تاپیک بزنم تجربمو بگم
اول اینکه بهتره شیر و شیشه شیر همزمان بگیرید شیر پاستوریزه زیادش برای بچه بده و اینکه بچه ی غذا خور از روی عادت شیر داخل شیشه رو میخوره یعنی به عشق شیشه شیر که شیر میخوره
من یه شب شیرشو خیلی خیلی رقیق کردم یکم خورد غر زد و هی خواست شیر داخلشو عوض کنم ولی گفتم خراب شده شیشه شیرت بد مزه شده ولی شاید باورتون نشه اون شیر رقیق بد مزه رو باز به عشق شیشه خورد دفعه بعدی که شیر خواست گفتم شیشه شیرت خرابه ( میتونید سر شیشه رو قیچی کنید) گفتم خرابه بیا بریم یکی دیکه بخریم بردمش توی مغازه و جلوش ۴.۵ تا قمقمه نی دار و لیوان نی دار چیدم و گفتم شیشه شیر خرابه بیا یکی ازینا بخریم توش شیر بخوریم یکیش که زشت ترینشم بود به انتخاب خودش انتخاب کرد😄 روش توپ داشت واسه همین اونو انتخاب کرد بزارید خودشون انتخاب کنن خلاصه خریدیم اومدیم خونه شیر ریختیم توش و یکم شیر میخورد یکم توپاشو نشون من میداد و بازی میکردیم خلاصه دیگه هر وقت شیشه میخواست و غر میزد اون لیوانشو میاوردم و با توپاش سرگرمش میکردم و شیر میدادم بهش دیگه فهمید که واقعا شیشه شیر دیگه نیست و جایگزینش این لیوان شده یوقتا استقبال میکرد یه وقتا هم بهونه میگرفت و سری میبردم باهاش یازی میکردم یادش بره ۲ شب هم بیدار شد برای شیشه که رو پام خوابوندمش و اب دادم با لیوان بهش دیگهههه تمومممم بچه ای شب ۳ بار شیر میخورد تا صبح میخوابه 😉😁