ولی دلگیر ترین لحظه بعد زایمان اونجاس که میبینی شکمت دیگه خالی شده🥺
شکمی که ۹ ماه نی نی توش بود ۹ ماه باهاش حرف زدی یهو خالی میشه شکمی که ۹ ماه حتی اگه انگشتت محکم تربهش میخورد نگران میشدی و خودتو لعنت میکردی میگفتی نکنه بچم‌چیزیش بشه بعد زایمان میان یجوری فشارش میدن که یه سر میری تا پیش خدا و برمیگردی
منکه وقتی زایمان کردم و رفتم تو بخش شکم مو که میدیدم بغض میکردم دلم میگرفت شکمم اونطور شل و افتاده شده بود نی نیم توش نبود🥺

وایییبی ول کن ترو خدا عوضش کنارته دبهت می‌خنده لمسش می‌کنی ب شکم میخوابی پا میشی راحت😫😫😫

اولین حمومی ک بعد زایمان میری خیلی دلگیره
اخه من دوران حاملگی هروقت حموم میرفتم
اول شکمم و میگرفتم زیر دوش میگفتم پسل قشنگمو حموم بدم اول قربونش برم اومده حموم با مامان جونش 😢
اولین حموم بعد زایمان کلی تو حموم گریه کردم دست خودم نبود
انگار شده بود عادت برام اومدم همون کار همیشگی رو انجام بدم بعد یهو بغضم گرف با خودم گفتم چقدر بهم نزدیک بودی مادر حالا دیگ تو شکمم نیستی و من دلگیرترینم عزیز مادر 😭💔

تو بارداری ویار ...خیلی اذیت شدم خدا رو شکر دورش تموم شد شکمم خالی شد هیچ هم دلم واسه شکم گنده بارداری تنگ نمیشه😊منتظر بودم بچه دنیا بیاد لباسهام اندازم شن

دوباره بغض کردم🙃🙃🙃🙃🥹🥹

😭😭😭😭😭

آره خدایی منم دلم تنگ میشه میگم چی شکمم مظلوم شده😂🥺

برای من اوج دلگیری اونجایی بود ک تا روز قبل زایمان شوهرم چقد حواسش بهم بود همینکه بچه به دنیا اومد دیگه هوامو نداشت فقط حواسش ب بچه بود .حتی نپرسید درد داری خوبی حالت چطوره.بعد از دو ماه و خورده ای هنوز تو دلم مونده با اینکه بعد اون خیلی کمکم کرده و هوامو داشته

آره منم خالم اولین حموم بعدزایمان باهام اومدکه منوبشوره بنده خدا چون مامانم فوت کردن،انقدرتوحموم گریه کردم اون نوازازشم کردخیلی حس عجیبی بود🥺🥺🥺

خب نینیت میاد توو بغلت دیگه
دلگیر نیست 🥰

آره
دیشب احساس میکردم شکمم بچه خودشو یه طرف سفت کرده بیدار شدم دیدم شکمم خالیه🥲

عزیزم یه جوری میگی انگار خدایی نکرده از دنیا رفته طفلکی به دنیا اومده دیگه به نظر من که الان خیلی بهتر از بارداریه

والا شکم من به قوت خودش باقیه چیزی از ارزشهاش کم نشده😀

تازه تا یه مدت بعد از زایمان ادم همش توهم تکون خوردن بچه رو داره،بعد یهو یادش میاد تو شکم نیس🥺

منک اصن دلم تنگ نمیشه الان رو شکم میخابم انقد مزه میده قشنگ راحت خم و راست میشم و دیگ عین پنگوعن نیستم اونموقه ب عکس سیا سفید سونو هزار بار نگا میکردمو ذوق میکردم دیگ الان خو همش جلو چشمه و میتونم بغلش کنم خیلی بهتره😍

وااا ی جوری حرف میزنین ک خدای نکرده نی نی تون کنارتون نیس دیگ..باباجمع کنین این حرفا رو...خیلی مسخره س ..اصلا خدا قهرش میگیره..حقم دارین شاید منم اینطور شم افسردگی بعد زایمانه..یکی میره حموم گریه میکنه چرا بچش تو شکمش نیس..یکی شکمش شل شده😐

یه شکم شل ول با یه پوست افتاده با کلی ترک اینا همه یادآور مامان شدنمونه ولی چقدر دلم برا روزایی تو تو دلم بودی و بهم نزدیک ترین بودیم تنگ میشه عزیزم 🥹❤️

وای ول کن توروخدا ,تو با این روحیت سر سال نشده دومی رو میاری😂

آخ دقیقا🥲
من تو مرز بیهوشی و هوشیاری و درد بودم و هیچی نمی‌فهمیدم فقط همون اول دست گذاشتم رو شکمم و دیدم آخ خااالیه خااالیه ...🥺 یهو هوری دلم ریخت اصن یه جوووری شدم دلم بدجور گرفت🥺

عه چ جالب منم ۱ساعت پیش داشتم ب پسزم میگفتم بیابرو توشکمم دلم برای لگدات تنگ شده واسه درداش واسه ضربان قلبات ک وقتی تکون نمیخورد باشوهرم خون ب پامیکردم تابریم بیمارستان صدای قلبشوبشنوم خدارو هزاران بارشکر میکنم ک الان صحیح وسالم پیشمه😍😍😍

اونجا که لباس قبلیاتو میپوشی و میبینی چقدر تفاوته

اره درسته🥺🥹
الهی شکرکه نی نی هامون سالم پیشمون هستن
ولی واقعا اولین حموم با شکمم شل و خالی خیلی سخته