خیلی اعصابم خورد شد و عذاب وجدان گرفتم.
رفتم داروخونه دارو بچه ها رو بگیرم یه خانومه تو داروخونه بود به هر کی میرسید میگفت میشه دارو پسرمو بگیرید.اومد به منم گفت.خیلی فکرم درگیر بود و ماشینم بد جایی پارک کرده بودم اصلا نفهمیدم چی میگه گفتم نه.دخترمم تو ماشین بود.حالا که اومدم خونه فهمیدم بنده خدا داشت چی میگفت مونده بود برای دارو بچش🥺رسید دارو ها دستش بود که یکی براش پرداخت کنه.
ینی انقدر خودمو سرزنش کردم.اون بنده خدا برای دارو بچش مونده بود و من اصلا حواسم نبود.ای خدا😭😭
امیدوارم یکی براش پرداخت کرده باشه.ایشالله بچش خوب بشه. منو ببخشه که اینطوری از کنارش گذشتم😔.

آدم محتاجم هست ولی خیلیا شگردشونه میان پول میگیرن حالا تو فکر یکی از همونا بود زیاد غصه نخوری اگرم نیازمند واقعی میشناسی یه کمکی بهش بکن جبران بشه

منم ی بار همچین موقعیتی داشتم البته نه دقیق مثل شما.تا چند روز خودم سرزنش میکردم.اون لحظه واقعا ب فکرم نرسید

خدابزرگه عزیزم،منم چن سال پیش یبار دم داروخونه یه آقایی بهم یه نسخه نشونم داد گفت دارو بچمه نمیتونم تهیه کنم گفتم چقدره ،۵۰تومن بود بهش دادم و اونم رفت توداروخونه داشتم‌میرفتم به سمت ماشین نگهبان دارالشفا اومد سمتم بهم گفت ازتون پول خواست گفتم بله دارونمیتونست دارو تهیه کنم،گفت بهش دادی گفتم چطور گفت این شِگِردشه،هرسری سر یکی کلاه میزاره پول از مردم میگیره ،بهش ندادی که،گفتم دادم خودش میدونه و خدای خودش

درکت میکنم خودت رو سرزنش نکن

کاش اندازه توانت کمک میکردی الانم دیگ گذشته فکر شو نکن خدای اونم بزرگه حتمن یکی رو فرستاده ک مشکلشو حل کنه

من تو عقد تو حرم امام رضا دوتا فیش غذا بهمون دادن بعد داشتیم میرفتیم غذا بگیریم شب بود هوا هم خیلی سرد بود یه اقایی اونجا وایساده بود به همه اونایی که میرفتن غذا بگیرن میگفت میشه به من فیش بدین اابته به ما نگفت ولی من هموز فکرم پیششه و عذاب وجدان دارم چرا یدونه فیش بهش ندادیم اخه یدونه هم بسمون بود ما🥲🥲