۱۸ پاسخ

آره
تو بازی بش یاد بدین غیر مستقیم
نوپا رنگا رنگ بگیرین

تمرین وتکرار باید کنی تا یادش بمونه

آره بلده
انگلیسی شونم بلده همه رنگارو

دختر من خیلی زود یاد گرفت ، همه روباهم یادنده بهش قاطی میگنه بزار یه رنگ رو کامل یاد بگیره بعد برو سراغ رنگ بعدی غیر مستقیم تو بازی یاد بده تمرین کن نگران نباش

انگلیسیشونم بلده

اره بلده

پسر من تازه تازه داره یاد میگیره
آنقدر باهاش کار می‌کردم، انگار ن انگار
تازگیا خودش داره یاد میگیره
انقدر تو رنگا گیج میزد میگفتم این اصلا یاد نمیگیره😑🤣

عزیز دلم دختر منم همین جوره یاد میگیرن نگران نباش

اره از دوسالگی یادش دادم با تکرار زیاااد

من وقتی ۳سالش بود با توپ های رنگی بهش یاد دادم،

من با بازی کردن بهش یاد دادم از این توپ کوچولو های رنگی داشت بعد می دادم دستش میگفتم ببر بنداز تو سطل مثلا قرمز یا آبی تکرار کردم یاد گرفت

مستقیم یادش نده مثلا بگو لیوان سبز و بیار یا دمپایی صورتی و بپوش بعد مثلا بگو بنظرم کدوم رنگ و بپوشیم احتمالا یاد بگیره اگه باز یاد نگرفت از مشاوری چیزی سوال کن

دو سال و نیمه بود همشو بلد بود

اره پسر من خیلی وقته بلده با بازی داخل گوشی یاد گرفت داخل گوگل پلی هست میتونی براش بگیری زود یاد میگیره

اره خیلی وقته
باور کن بلد نبود خوب حرف بزنه اما میگفت

اره البته من از ۳سالگی انقدر تکرار کردم یادگرفته

تبالتی

5ساله دیگه بزرگه باید خیلی وقت پیش یاد میگرفت اگر بهش یاد میدی ولی یاد نمیگیره با مشاور مشورت کن

سوال های مرتبط

مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
سلام خانوما لطفاً بهم جواب بدید من چیکار کنم
پسرم متولد آبان ۹۸هست پیش یک ثبت نام کردم تا سرش گرم بشه و آماده بشه با محیط آشنا بشه برا سال بعد پیش دو دختر خواهرم پارسال پیش یک می‌رفت نوشتنی نداشتن با بازی بعضی چیزا رو یاد میدادم بقیه کارشون خمیر بازی و شعر و سرود بود منم به هوای اون این بچه رو ثبت نام کردم قبل ثبت نام پرسیدم گفتن ایناهم نوشتنی ندارن حتی کتابشون با پیش دو فرق داره یک مهر شد بچه من رفت کلاس پیش دو همشون پیش دو هستن فقط پسر من پیش یک هست الان هرچی برا اونا تکلیف میگن تو دفتر برا پسر منم میگن یعنی هیچ فرقی با اونا ندارها حرف الف ب رو تا ج خوندن الان رسیدن به دیکته گفتن پسر من تو نقاشی و سرود و خمیر بازی همکاری داره اما تو نوشتن گریه می‌کنه میگه دستام درد می‌کنه من نمیتونم میگم آخه بچه پنج ساله رو چه به دیکته گفتن معلمش میگه تو هر کلاسی یدونه پیش یک داریم تو کلاس من پسر شما فقط پیش یک هست اصلا همکاری نمیکنه تو نوشتن گفتم آخه شما چرا اینارو قاطی پیش دو ها کردین سختشونه خوب اینا قراره سال دیگه اینارو بخونن میگه خانوم فرقی نداره بچتون همکاری ندارها پای تخته صدا می‌کنه املا میگه این بچه هم نمیتونه امتحان آزمون آبان ماه گرفته بود همه مامان ها پرسیدن وضعیت بچه ها چطوره معلم نوشت به غیر از یکی دو نفر همه عالی آن می‌دونم بچه منو میگه چیکار کنم بخدا دلم برا بچه میسوزه حداقل الف بای خالی هم یاد نمید ج با ا چی میشه اونارم میگه یا پیدا کردن کلمه ج از داخل کلمه ها این بچه قدرت خوندن داره آخه نمونه مشق امشبشو میزارم بیبینید توروخدا برا این زود نیست برا پیش یک ؟
مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
سلام خانوما وقت بخیر
نزدیک بیست روزه پدرم فوت شده وقتایی که بیمارستان بود بابام نه پسرمو بردم بیبینه نه مراسم سر خاک نه مراسم ختم هیچ کدوم پسرمو نیاوردم حتی کنار این بچه گریه هم نمیکنم چون دل بچه ها نازکه نمی‌خوام بیبینه غصه بکنه اما تقریبا از وقتی پدرم فوت شده من بچم خواب راحت نداره اول وقتی می‌خوابیم بخوابیم میچسبه بهم پاهاشو میندازه رو شکمم هر چقدر میگم اونطرف برو بخواب دست تو دست هم بدیم اهمیت نمیده بعدش وقتی خوابید این بچه تا صبح سه چهار بار بیدار میشه تو یکیش نق میرنه تو یکیش گریه می‌کنه تو یکیش حرف میزنه حتی خواب آلو لحاف و تشک رو هم میندازه اینور اونور بعداً بالشت رو پیدا نمیکنه گریه می‌کنه یعنی نمی‌دونم این بچه چرا اینطوری می‌کنه چشه منظورم از گفتن نبردنش تو مراسم پدرم این بود که هیچ کدوم رو ندیده بگم بچه ترسیده هیج جا نبردمش
اصلا عصر میشه میگم واییی شب میخواد بشه تا صبح قراره کم کم چند باری بپریم رو هوا از همسایه ها هم شرمنده شدم تا آروم بشه طول می‌کشه بگین چیکار کنم