داستان (آی وی اف)🤰پارت۱
روز انتقال ۵صبح پاشدم و یدونه امپولhcgزدم وگفته بودن باید ناشتا باشم برای انتقال منو بیهوش کردن چون میگفتن سرویکست کوتاهه و لگن نداری وقتی اینو گفتن کلا ناامید شدم و منتظر منفی شدن بودم انتقالم تموم شد و چون تا خونه دوساعت راه بود عقب دراز کشیدم و اینم بگم ک ۱۴روز فقط برای دسشویی رفتن بلند شدم روزای اول سعی میکردم تو جام اروم تکون بخورم ولی روزای اخر دیگه میگفتم اگه میخواست بچسبه تاالان دیگه چسبیده
واینم بگم اصلا شیرسویا یا چیزی نخوردم نشاستم خریدم اما نخوردمش دکترم گفت نخور ((خراش رحم انجام دادم خیلی تاثیر داره)) بعد انتقال ک رفتم خونه خودمو پاک کردم دیگه خیلی کم خونابه شد قد دسمالم ک دکترم میگفت طبیعیه روزای اول   از روز چهارم سینه درد اومد سراغم ک تعجب کردم میگفتم چرا اینقد زود بعدش گفتم شاید بخاطر داروها باشه تا روز۱۲انتقال دیدم لباسم خیس شده و از سینم ترشح ابکی اومده
واینم بگم بخاطر این ای وی اف کردیم خودم تنبلی تخمدان داشتم و همسرم کم تحرکی اسپرم و۱۸تا تخمک داشتم ۱۲تا جنین شد ۳تاشو انتقال دادم الان ۹تا دیگه دارم

۴ پاسخ

مطمعنا دوقلو که اینقد زود علایم داشتی

دستت طلا ندیده بودم نوشتی ان شالله خودتو ونینیت سلامت باشین آزمایش دادید؟؟؟

چندتا انتقال دادی چندتا گرفت

عزیزم روز چهارده بتا تون چند بود؟

سوال های مرتبط

مامان 🌈❄️گردو☄️💫 مامان 🌈❄️گردو☄️💫 هفته پانزدهم بارداری
خانومایی که آی وی اف میکنن بخونن
خلاصه بعد از عمل هیستروسکوپی گفت برو استراحت کن بعد از یک ماه بیا یعنی فکر من بهمن ماه عمل کردم اسفند ماه دوباره رفتم پیش دکتر که چندتا دارو نوشت گفت برو پریود شدی بیا پریودی من هم افتاد به سوم عید ۱۴۰۱ زنگ میزدم جواب نمیدادن دیگه پاشدم رفتم ارومیه رفتم دیدم مطب بسته هستش دوباره برگشتم نگم چقدر تو راه اذیت میشدم با تاکسی میرفتیم میومدیم دردسترس زیاد بود ..
اومدم من دیگه امپول قرص تموم شد قطع کردم تا ۱۴ فروردین که زنگ زدم گفتن اینجاییم رفتم خلاصه که نگو چون امپول هارو زدم اونا تبدیل به کیست میشن دکتر هم نگفت من کیست دارم فقط قرص ضد بارداری نوشت خوردم کیست ها از بین رفت
دوباره ماه بعد رفتم برای تخمک کشی همون پانچر خلاصه پانچر شدم..
ماه بعد رفتم برای انتقال جنین این پروسه هم باز تا اواسط ۱۴۰۱ رسید انتقال دادم اومدم استراحت کردم روز ۱۵ رفتم آزمایش دادم منفی شد..
خلاصه چقدر حرف شنیدم چقدر درد داشتم تو خودم بخاطر تخمک کشی فروم بدنم بهم ریخته بود ۱۲ کیلو اصافه وزن پیدا کرده بودم شکمم بزرگ شده بود همشون هم بخاطر عوارض دارو ها و امپول ها بود…
دوباره مادرشوهرم شروع که برین تبریز دکتر معصومه دوپور اونجا آی وی اف کن ۸ ماه ۱۴۰۱ بود رفتم خلاصه پانچر شدم یه سری مشکلات پیدا شد نرفتم برا انتقال موند سال بعد ۱۴۰۲ تو تیر ماه رفتم جنین هارو انتقال دادم اومدم استراحت کنم که بعد ۱۵ روز برم آزمایش بدم …
بقیه اش رو بیا پست بعدی جا نمیشه ..