۳ پاسخ

عزیزم خیلی زوده اتاقشون جدا کردی میزاشتی ۵ سالگی ...اللن سن بچت یه جوریه ک میترسه جدا از مادر باشه گناه داره بخاطر همینم هست اذیتتون میکنه

عزیزم تا میتونی عصبانی نشو چون تاثیر بد میذاره انگار که شکست میخورن بعد شبا خواب بد میبینن بدتر نمیتونن بخوابن
اشکال نداره گاهی وقتا بذار پیشتون بخوابه اون موقع میفهمی که آروم میشه بعد خودش میره سره جاش
بچه ها زور قبول نمیکنن منطق هم حالیشون نیست
فقط توجه و محبت میخوان تا ۳ سالگی بخصوص

دختر منم همینه
کلا الان دوره لجبازی
دختری که عاشق تختش بود الان به زور می‌ره تو تختش بخوابه

سوال های مرتبط

مامان هیلداوهیروان🧿 مامان هیلداوهیروان🧿 ۳ سالگی
سلام خوبین ، مامانا کمک ، دارم به دخترم محافظت از خودش رو چه جنسی چه امنیتی رو اموزش میدم اما از لحاظ جنسی یاد نمیگیره که اجازه نده کسی به بدنت دست بزنه یعنی چی نمیدونم چکار کنم یک هفته هستش که باهاش درگیرم به روش بازی حرف اموزشی هرجور که میشد بگم گفتم . الان بهش میگم اگر کسی خواست از لب ببوستت اجازه نمیدی دستتو میذاری رو لبت و میگی عیبه منو نبوس . بالای ده بار توضیح دادم رو خودم مثال زدم گفتم مثلا من هیلدا هستم تو میخوای منو ببوسی من اجازه نمیدم بهت به خدا ۷ بار اجرا کردم براش اخر گفتم خب حالا تو انجام بده من مثلا الان دوستتم و میخوام ببوسمت باید چکار کنی ، یهو خودش پرید بوسید منو بعدم از خنده ریسه رفت . نمیدونم میفهمه اما هوشش انقدر بالاس که داره منو سرکار میذاره یا اینکه واقعا هنوز درک نمیکنه که خوب و بد چیه اما وقتی بهش میگم از دستشوویی میای شلوارتو باید بپوشی عیبه متوجه میشه که عیب یعنی چی ، اینارو متوجه میشه اما بهش اموزش میدم یاد نمیگیره یا کلا حواسش پرت جای دیگه میشه و انگار نه انگار که دارم حرف میزنم میذاره میره . چکار کنم به نظرتون چجوری یادش بدم ؟؟؟
مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
مامانا خیلی خسته ام پسرم بشدت لجباز هست خدا نکنه من یا باباش باهاش با عصبانیت حرف بزنیم یا اینکه دستمون بهش بخوره تا یک ساعت گریه میکنه که چرا اینجوری گفتی یا چرا اینجوری چشماتو واسه من در اوردی وقتی هم به گریه بیفته هیچ جوره نمیتونیم ارومش کنیم بخاطر همین تا الان هر کاری کرده حرف بدی هم که زده بی توجهی کردم امشب دیگه رو ماشینش وایستاده بود هر چی گفتم بشین میفتی گوش نکرد یهو افتاد فقط یک ساعت گریه میکرد چرا من افتادم یک جوری رو مخم بود که اعصابم را خورد کرد زدم در کونش حالا از اون گریه خلاص شد یک ساعت دوباره گریه را شروع کرد چرا منو زدی دیگه واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم صبح هر لحظه که من بیدار بشم این بنده خدا با من بیدار مییشه و گریه میکنه تو چرا بیدار شدی بخدا چند صبح که دیگه از ترس این واسه نماز صبح بیدار نمیشم من اگه تا دو ظهر بخوابم این هم میخوابه ولی فقط اخساس کنه که من نیستم کنارش بشدت گریه میکنه تو چرا بیدار شدی اگه دم دمهای ظعر بیدار شیم چیزی نمیگه خسته ام نمیدونم چکار کنم
مامان همتاو ماهلین مامان همتاو ماهلین ۳ سالگی