۷ پاسخ

خیلی اذیتم که نمیتونم برم بیرون.ولی دلمم نمیاد مهرادو بدم دست کسی.حس میکنم نمیتونن مواظبش باشن.
ولی دلم برا پول مستقلی تنگ شده😁

من هر لحظه که نگاش میکنم میدونم که این لحظه دیگه تکرار نميشه، کار همیشه هست اما این سن کودک تکرار نميشه. شما هم همراه با فرزندتون هر روز کشف کنید میبینید چ دنیای قشنگی دارن

و منی که همین الان عزا گرفتم ک شش ماه دیگ باید برم سرکار🥲

من والا کارم سخت بود راحتم شدم تازه

من خودم شاهان وقتی خوابه کلی دلم براش تنگ میشه چ برسه بخوام بسپارم ب کسی دوس داشتم میتونسیم باهم بریم سرکار،همش توی خونه ام کلافم

منم ۱ماه اول افسردگی شدید گرفتم الانم خوبم ولی زیاد تو خونه نیسم میرم بیرون کلاااا نمیتونم تو خونه بشینم🤣

من از ماه سوم بارداری دیگه نتونستم برم
بعد زایمان هم که اصلا
از یه طرف دلم تنگ شده واسه سرکار ، پول، ازین طرف هم بچه رو دلم نمیاد پیش کسی بذارم

سوال های مرتبط