از میزان وابستگی دخترم همینو بگم که حتی تو خوابم باید کلا صورتم روبرو دختری باشه چون چندین بار چشم باز میکنه و چک میکنه ببینه هستم یا نه بعد باخیال راحت به خوابش ادامه میده 😴
ولی اگر من پشتم به خانم باشه از خواب با غر غر پامیشه میاد منو میکشه میگه اینوری شو من ببینیمت بعد دوباره میخوابه !😐🤦🏻‍♀️🤣
اینقدر به من وابسته ست که حد نداره 🤦🏻‍♀️
حتی گاهی وقتا تو خواب داد میزنه چون خوابش میاد چشماشو باز نمیکنه فقط وقتی اروم میشه که صدامو بشنوه ! یعنی هر صدایی غیر از صدای من بیاد بشدت گریه میکنه و داد میزنه چون دنبالم میگرده!!!!
این شدت از وابستگیش منو نگران کرده تازه کتف و دست راستمم داره قطع میشه ازبس شب تا صبح باید روبرو دختری بخوابم🤦🏻‍♀️
طفلک بچم هم چاره ای نداره جز این وابستگی ازبس که تو این شهر غریب از صبح تا شب دوتایی تنهاییم 🥲
ساعت ۶ باباش میاد ده دختری میخوابه البته که سعی میکنیم موقع خواب هردو کنارش باشیم ولی بازم میاد بغل من دراز میکشه باباشو نگاه میکنه اون نازش میکنه بوسش میکنه قربون صدقه ش میره تا خوابش بگیره
ولی بازم تو بغل من باید باشه!
باید از الان دنبال راهکار بگردم و اینکه میدونم سن حساسیه ولی خب امیدوارم این شدت از‌ وابستگی براش نمونه چون هم خودش اذیت میشه هم من 🥴
سوالم اینکه بچه های شمام به این شدت وابسته شمان؟ یا نه؟ 🫠

دختر منم اینجوریه
فقط با سینه میخوابه
موندم چجوری از شیر بگیرمش

دختر من شیر خودمو نمیخوره، ولیفقط چسبه به من،

عزیزم کم کم شروع کن چون جدای از اذیت بچه آسیب میبینه از الان ب بعد بحران های سخت تری پیشرو داره مث شیر، پوشک و.... اینجوری مشکلات بدی پیش میاد سعی کن همان ۲ ۳ ساعتی ک باباش هس بسپارش ب بابا
لذت‌بخش هس بچت دوست داشته باشه اما ب چ قیمتی
تو خونه باهاش بازی های قائم موشک و.... ک اضطراب جدایی کم کنه زیاد بازی کن

همه اینایی که گفتی رومنم درک میکنم ،من پسرم باشیرمیخوابه ومنم اگرپشتم بهش باشه ناراحت میشه،من ازخواب که پامیشم کلا لت وپارم،ازبس ی طرف میخوابم🫠

دخترمن‌ کوچیک بود باید تا صبح دستمو میگرفت الان ۸ سالشه خوب شده

جاش و جدا نکن بزرگ شه خودش به وقتش جدا میشه هم تو لذت ببر هم نینی مشاور و این چیزارو ول کن بچه تا نینیه توجه میخاذ

نه ، رو تخت خودش میخوابه دخترم

دختر منم شدیدتررر
تو خواب‌گریه کنه باباش بره سمتش یجوری جیغ میزنه انگار زدنش

نه

دقیقا همینه
بنظرم رفته رفته بیشتر میشه
یادمه پسرمو گاهی شبا پیش مامانم میزاشتم قشنگ باهاشون میخوابید ولی الان بزرگ تر شده دیگه تنها نمیخوابه بایددددددد من باشم پیشش
الان دخترمو میخوابونم بعدش پسری رو
باید دست تو دست باشیم وگرنه نمیخوابه
شبا بلند مبشه چک کنه باید بگم من اینجام مامانی بخواب الان میام

کلا شبا من درحال جا عوض کردنم

من خیلی دوس دارم همچین چیزی رو اما دخترم باید پشتشو بده بهم ناقلا تا بخوابه اما باید جفتش باشم کلا باید یکی پیشش باشه تو بغل مامانم هم میخوابه تو بغل شوهرم که دیگه نگم برات

دختر منم همینه نفسم کنار من می‌خوابه ولی خوب یکم ازش فاصله دارم آخر شبا میبینم اومده کنارم خوابیده
ماهم کلا تنهاییم

نه دنبال راه حل باش نه نگران باش!
هیچ چیز غیر عادی این وسط نیس گلی❤️
تا میتونی کیف کن و بی انتها عشق بده بهش
قطعا تا ابد این مدلی نمیمونن و بزرگ میشن
ولی این حسی که الان ایجاد میشه پایه ی رابطه خوب در اینده رو بین مادر و فرزند میسازه🥰

میترسم بگم جای خوابش رو جدا کن، مادرا پارم کنن
دختر من وقتی پیشش هستم هزار بار بیدار میشه
اما وقتی جدا میخوابیم، راحت میخوابه
بوی مادر، بچه رو حساس تر میکنه.
انگار شیرینی تازه جلوش گذاشتی و میگی نخور

نه وابستم نیس اصلا نمیدونم شایدم چون شیرخشکیه
هر چقد خونه مامانم بمونه اصلا نمیکه مادری هم دارم
از ۶ ماهگی هم جای خوابش جداس اتاقش میخوابه

من جای خواب پسرمو از ۶ ماهگیش جدا کردیم

اره بچه منم اینطوریه تو خواب چند بار صدا میکنه منو که مطمعن بشه هستم

دقیقا دختر من🥺❤️
ولی میگم بچست دیگه
شاید بزرگ تر بشه بهتر بشه