۱۴ پاسخ

والا از بارداریم که متنفرررررمممم بس که حالم بد بود . ولی خب دلم واسه لوس بازیاش تنگ‌میشه 😄
اینکه دائم همه مراقبتن ، یه موجود گوگولی با شیکم گنده ای ، هرکی میبینتت لبخند میزنه ، اینک بگی ویار فلان چیزو کردم همه بدو بدو برات ردیفش کنن 😄😄

اصلا دلم تنگ نمیشه
میخام دکمه بزنم یکسال بعد😂
لحظات شیرین داره ولی تلخ ش زیاده تحمل شو ندارم

من خیلییی دلتنگ میشم چون پسرم خیلییی اروم بود و حاملگی خیلییی راحتی داشتم
پادشاهی میکردم واسه خودم 😂
میخوردم میخوابیدم شوهرمم کارامو میکرد🤣

منم خیلی دلم تنگ میشه

من هر لحظه دلتنگ بارداریم میشم با اینکه خیلی خیلی سختی کشیدم تو تاپیکهام نوشتم سختی های بارداری رو، ولی باز دوران شیرینی بود

من دلتنگم خیلی . برا راحتیم برا ناز کردنا برا این کع همه هواسشون بهم بود . برا ساندویچ خوردن های نصف شبی

شنیده حاکی از اینه که باید تا حد ممکنه از شرایط لذت ببرمممم😎😂

من بارداریمم با مصیبت گذشت دلتنگش نیستم از اولش جفتم سرراهی بود تو ۳۵ هفته خونریزی داشتم یکم یه هفته بستری شدم تو ۳۶ هفته عملم کردن خیلی سخت گذشت

دقیقا منم خیلی دام تنگ میشه

ببین انگار اندوه پس از زایمان باشه من تازه خوب شدم همش یه چیزای بیخود یادم میومد گریه میکردم

من از بس دلتنگم میخام دوباره بارداربشم🤣🤣🤣🤣🤣

از بارداری متنفرم.خداروشکر که تموم شد
هرروز نگاه مهراد میکنم و میگم خداروشکر دیگه تو بغلمه

با اینکه سختیای خودشو داشت و همش افسرده بودم و گریه ای شده بودم ولی خب سختیای الان بیشتر اون موقعس

منن.وای دلم لک زده

سوال های مرتبط