سلام مامانا یکی دوروز گذشته من یه تاپیک زدم درباره ی اینکه چطور دندونه بچه هاتونو تمیز میکنین خب طبق معمول چند وقتیه که توی گهواره کسی سوال جواب نمیده چرا شو نمیدونم🤷‍♀️

خب بگذریم!!🙃
امروز که داشتم توی اینستا میچرخیدم یه پست درهمین باره دیدم گفتم با شما هم به اشتراک بزارم!!
من از پستش عکس گرفتم و براتون عکسشو میزارم ولی اینجا تایپم میکنم براتون امیدوارم بدردتون بخوره☺️

خب عزیزان گفته شده بود که برای اینکه دندونای بچه هاتون و تمیز کنین یه گاز استریل دوره انگشتتون بپیچین و توی آب بزنین و دندون کوچولو هاتون و تمیز کنین این روش واسه کوچولو هایی که دندوناشون کمه خیلی خوبه و تا ۱ع ماهگی هم قابل استفادس و بعد اون ک دندونای بیشتری درمیاد میتونین از مسواک انگشتی استفاده کنین😊

خب من بعده خوندن مطلب به کامنتا هم یه سری زدم یکی از مامانا تجربشو به اشتراک گذاشته بود و گفته بود که مسواک های ۳۶۰ درجه اونایی که شکل U هستن خیلی خوب و راحته و برای کوچولوش از این مدل استفاده میکنه

که توی اون تاپیکمم مامانا آنا جون به من پیشنهاد داده بودش (از همین جا میگم مامانِ آنای عزیز این مدل مسواک مناسب ترینه اگه بچه ها عق نزنن باهاش😅)

تصویر
۳ پاسخ

من فعلا با انگشتی تمیز میکنم یه مسواک عزوسکی ام میدم دست خودش میکشه به دندوناش

اره اون مسواک uشک عالیه عزیزم سرگمم میشن باهاش

مسواک انگشتی میدم دستش هم دندون هاش تمیز می‌کنه هم می خارونه لثه اش .

سوال های مرتبط

مامان جوجو ممد مامان جوجو ممد ۱۷ ماهگی
مامانا گرفتار شدم تواین ساختمون
یکی از طبقه‌های پایینمون خانمش مربی مهد کودکه
خانواده خوبین هم بچه‌هاش خیلی با ادبن هم خانواده خیلی خوبین
دیشب که شوهرم رفته بود تو پارکینگ دیانم با خودش برده بود بعد خانمش بهش گفته بود که بدین پسرتونو مثلاً من ببرم با بچه‌ام بازی کنی یه ذره بیاد پیش ما
نه بچه منم اصلاً بی‌قراری نمی‌کنه یعنی با همه ارتباط می‌گیره اصلاً ی‌قرار نیستش که پیش کسی نمونه
بعد دیدم شوهرم نیومد بالا بعد نگران شدم خودم رفتم پایین از ترس اینکه من چیزی بهش نگم وایساده بود که این یه ذره اونجا بمونه بعد بیاره بچه رو
خلاصه اینکه بچه رو گرفت و منم کلی باهاش دعوا کردم که چرا بچه رو دادی خونه همسایه
امروز دوباره همسایه‌ام اومد دم خونمون
که بیاد با بچه ما بازی کنه بعد من بهش گفتم که بزار خب بچه شما بیان اینجا با هم بازی کنن
گفتش که نه آخه می‌دونم خسته‌ای و اینا دیگه یه ذره استراحت کن تو من می‌برمش زود میارمش
نمی‌دونم اصلاً انگار نتونستم نه بگم
اعصابم انقدر خورد شد از این کار دقیقاً طبقه بالاییمونم همین مشکل داشتیم هی میومد می‌گفت بچه رو بده من نمی‌دادم اً نمی‌دونم سر این خانم چرا اینجوری کردم حالا نمی‌دونم احساس کردم مربی مهد کودکی یه ذره اعتماد کردم نمی‌دونم چرا انگار
الان ۵ دقیقه است که بردتش پایین
همش نگرانم همش میگم برم بیارمش
به شوهرم گفتم میگه نه این اخلاق تو خیلی بده اینجوری خوب نیست واقعاً الان تو این دوره زمونه نمیشه به کسی اعتماد کرد بعد فردا خدایی نکرده یه اتفاقی هم بیفته میگم مادرش نباید بچه رو می‌داد نمی‌دونم چیکار کنم به نظرتون دارم اشتباه می‌کنم یا یا نه مثلاً مشکل نیست یه نیم ساعت بخواد خونه کسی بمونه؟