۱۱ پاسخ

نگا اول روز نده بهش
بد شب
این ک ظهر و شب ندی بهش معلومه بهونهومیگیره
منم دارم میگیرم
ازش
ولی ظهر نمیدم بهش چون همیشه دو وعده میخورد خواب ظهر و خواب شب
الان ظهرا قشنگ سیرش میکنم ک دیگ بهونه نیاره.
البته پسر من پاستوریزه هم میخوره بیشتر وابسته ب شیشه اس تا شیرخشک..

نمیدونم از استرس چیه
پریود هم شدم
منم پریودیم با سردرد میگرنی یه هفته ای همراهه

دیگه شروع کردی ادامه بده

منم پسرمو هنوز از شیر نگرفتم البته پسرم فقط توی شیشه شیر پاستوریزه میخوره نمیدونم چطوری شیشه هم ازش قطع کنم

سه روز اول خیلی سخته گلم،فقط باید صبر و تحمل داشته باشی، به هیچ عنوان دوباره بهش نده که بعد باز همین مراحل از اول باید بری، ایشالا که خدا بهت صبر بده و بچه ات هم زودتر با این موضوع کنار بیاد

میشه یه چیزی بپرسم؟ پسر من بیشتر از سه وعده شیرخشک میخوره، یعنی حتی صبحانه خورده کامل، ناهار و کامل خورده شام کامل خورده بازم باید شیر بخوره🥲 نخوره غذا هم نمیخوره لج میکنه به دکترش گفتم میگه تا دو سالگی بده عیب نداره ولی اصلا نمیذاره حداقل کمش کنم🥲 توروخدا بگید چیکار کنم؟ احساس میکنم واقعا نیازشه ولی اخه غذا خورده دیگه چرا باید دلش شیر بخواد😫

گلم مجبورمیشه بخوره توالان کوتاه بیای دربرابرش کارت ساختس تحمل کن نه مادرت نه شوهرت جای تونیستن

عزیزم من دخترمو کم کم از شیرخشک گرفتم جایگذین شیر پاستوریزه رو کردم اول شیر پاستوریزه نمیخورد مثلا ۱۲۰ سیسی شیر پاستوریزه میریختم سی ییسی اب جوشیده شده ۲ قاشق شیر خشک بعداز چند روز حجم شیر خشک و کم کم کم کردم تا اینکه کلا حذف شد و شیر پاستوریزه میخوره

نگاه باید اول روز نمیدادی بعد شب
الان اگه بدی کنس میشه

دقیقا ۱ هفته ۲ هفته ازیتی ولی ۳ روز اول شدید

عزیزم همین امشب و بتونی سحر کنی خوب میشه

سوال های مرتبط

مامان 🫀 یارا🫀 مامان 🫀 یارا🫀 ۲ سالگی
سللللللام‌ مامانای عزیز و مهربون و شب زنده دار....
من خیلی خیلی خیلی خوشحالم😍😍💃💃💃
امیدوارم تو اوج به ناراحتی تبدیل نشه و تا پایانش خوشحال بمونم😜🤪
خب اومدم بگم که دخترمو از دیشب شیر گرفتم(شیر خشک)🥺😢
یارا از نوزادی فقط شیر خشک خورد و بی نهایت وابسته بود😞
حتی تایمی که غذا میخورد از سر سفره بلند نشده می‌گفت جی جی...☹️
خلاصه که دیشب آخر شب موقع خوابش درخواست شیر کرد....😣
منم طی یه حرکت انتهاری یه قطره تلخک زدم به سرشیشه زدم به لبش...😔
گفت تلخه و درخواست آب کرد😞😣😔
گذاشتمش رو پام و خوابید😔
هم ناراحت بودم هم خوشحال....
ولی خب ناامید بودم گفتم دوباره فردا درخواست می‌کنه و به این راحتیا بیخیال نمیشه....
به محض بیدار شدن گفت جی جی گفتم مامان جی جی تلخه😞😞😭😭
با بغض گفتم و اونم ناراحت شد و لباش و برچید😭😭
از امروز تا همین الان موقع خواب چندباری اسمشو آورد و پشت بندش خودش می‌گفت جی جی تلخه....
امشب دومین شبیه که یارای من شیر قبل خواب نمیخوره و من قلبم داره از جاش در میاد...😭😭😭
بچه ها خیلی وابسته ن...خیلی از لحاظ روحی آسیب میبینن....
چقد گناه دارن😭😭😭😭😭
و من الان مادریم که نمی‌دونم خوشحالم یا ناراحت...
اول که اومدم تایپ کنم با لبخند شروع به نوشتن کردن و الان دارم با گریه تایپ میکنم....😞😞😔😔😭
نمی‌دونم من خلم یا طبیعیه و بقیه هم همچین حسی دارن.....
وقتی من اینقد ناراحتم پس اون مامانایی که شیر خودشونو میدن چقد براشون سخت و ناراحت کننده ست....😢🥺
مادر بودن عجیب سخته....🥺