۵ پاسخ

عزیزم بچه کوچیکت که طبیعیه فقط وابسته به خودت باشه پسر منم همین فقط بغل من میخواب امروز گذاشتم پیش مامانم رفتم بازار اومدم دیدم گریه میکنه نمیخواب تازه مامانم میگفت غذا میدادم با بغض قورت میداد پسر بزرگ هم که حق داره بنده خدا شما ام به همسرت بگو اگه میخوای بهت رو بیاره محبت کن بهش بچه ها تشنه محبت ان ببرش پارک میای خونه یه چیز کوچیک بگیر بیار براش ، خواهر کوچیک من به نسبت بابام اینجوری بود اصلا حرف هم نمیزد با بابام ،خیلی بد بود ، بابام از سرکار اومدنی براش خوراکی خرید آورد یکی دو بار تو روز قربون صدقش رفت ، پول تو جیبی رو به جای اینکه از طریق مامانم بده خودش داد تا الان خواهرم بابایی بابایی

خوشبحالت ک بزرگه بدون تو جایی نمیره آرزوی من همینه بخدا کاش پسرم اینطور بشه

خوب عزیزم چون به قول خودت شوهرت نبوده خوب بچه ها چجوری ارتباط بگیرن
من پسرمو شاید ۴ ماهش بود دادم باباش برد هیئت
همین الانم میبره هر جا که بشه پسرم اصلا گریه نمیکنه
با مادرم و پدر شوهرمم خوبه چون خیلی باهاش بازی میکنن و با اونا همه جا میره کلا هم غریبی خیلی نمیکنه الان که یکم شناخت پیدا کرده به بعضیا گریه میکنه

دختر اول منم ۴سالشع ولی ب شدت باباییه و همه کاراشو ب باباش میگ حتما باید کنار باباش بخوابه و...
کوچیکه ۷ماهشه دائم چسبیده ب من

خواهرجان بچه باباش که نیست مجبوره بهت دلبسته شه بعدم مادر برای بچه یعنی امنیت
شوهر منم همینه شب میاد انگار نه

سوال های مرتبط