وای خانما دیگه روانی شدم از دست جانا از بس بهم میچسبه و نمیزاره هیچ کاری بکنم،اینهمه وابستگیش خیلی اذیتم میکنه،بچه های شما هم اینطورین؟
باید چیکار کنیم وابستگیشون کم بشه
تنها موقعی میرم دستشویی کنارم نیست
به زور واسش یه غذایی درست کنم اونم با روشن کردن تلوزیون
واقعا کم آوردم
یعنی مشاور میتونه کمک کنه که برم
لطفا اگه کسی تجربه داره راهنمایی کنه
کلافه و عصبی شدم دیگه

پسر منم همینطوری فقط میچسبع بهم ولی وقتی بریم جایی دورش شلوغ باشه کار من نداده
غذا به زور بهش میدم
شبا چندبار بیدار میشه
کلا چسبیده

پسر منم‌همینجوریه با این تفاوت که دستشویی هم میرم گریه میکنه و میاد پشت در🤦🏻‍♀️

درست میشه،،صبور باشید
پسر منم همینجوری بود،،نه ظرف می‌تونستم بشورم نه غذا بپزم نه حموم نه دستشویی...حتی پیش باباشم نمیموند زیاد میومد پایین پای من گریه میکرد که بغلش کنم
از وقتی رفته تو هجده ماهگی خیلی بهتر شده فقط گاهی پشت در دستشویی نق میزنه که قابل کنترله
موقع کارامم یا خودش مشغول می‌کنه خودش رو یا من با وسیله ای چیزی مشغولش میکنم
در کل همه این مراحل میگذره،،وقتی هم تموم میشه بهش که نگاه می‌کنی اون مرور خاطرات برات قشنگه...

پسر منم دقیقا همینه دستشویی ما حیاط من رفتنی میاد وای میسته تامن دربیام

دخترمنم دقیقاهمینه

امین حسن هم همین جوریع پامیشم به کار ها برسم میاد دستمو میگیره می‌کشه میگه بیا
موقع دستشویی هم که ایقد در میزنع که باید نصفه کار پاشم😬😬😬🥴🥴🥴🥴
باباش میگه دستشویی نتونی بری به کی بگی

منم بچم اینطوره.. کاریشم نمیشه کرد. من چون شاغلم بدترم هست. ولی به تلوزیون علاقه داره وقتایی ک کار دارم یا خسته میشم میزارم تلوزیون ببینه

بلع یزدان تو دستشویی هم ولم نمیکنه