دلم برای بچگی دخترم تنگ شد
از نظر خودم بدترین مامان منم. چووووون بعداز زایمانم افسردگی شدیدی گرفتم. اصلا لذت نبردم از نوزادیش و بچگیش. دنیام پر از حالت ترس و استرس بود میشستم گریه میکردم. حتی به خونه زندگیم اهمیت نمیدادم حالی ک خیلی بد بود. خیلی. شوهری که درک نمی‌کرد حتی اندازه یه سر سوزن. که اون افسردگی منو شدید تر میکرد. روزای بدی بود. بچمم از حس مم حتما می‌فهمید و گریه میکرد. بمیرم براش.. گاهی احساس میکنم من باعث همچی شدم باعث اون همه لجبازیش. چون بیقرار بودم دست خودم نبود. الان دلم برای بچگیش ی ذرهههههههه شده

عزیزم هنوزم کوچیک وقت واسه جبران زیاد اون تازه داره دنیا رو می فهمه...بالاخره اینطور چیزا دست خود آدم نیست حالت هایی که برات پیش میاد.. مخصوصاً شوهری که درک نکنه خیلی تأثیر گذار..بنظرم الان اون باید پشیمون باشه..منم منتظر تولد بچه دومم هستم و واقعاً نمیدونم چی میخاد پیش بیاد... فقط خدا کمکم کنه

منم همین حسو دارم اصلا بچگیش یادم نمیاد میخوامش دوباره 🥲

برعکس اون موقع بجه بوده نمیفهمیده الان سن مهمیه ... بهش عشق و محبت بده ...الان بیشتر از همه میفهمه

من همین الانم دلم برا این روزایی که داره تموم میشه تنگ میشه اصولا بچه اول همینطوریه چون تجربه اوله ادم زیاد قدر نمیدونه

خوبه میگی افسردگی ما تلاشمون رو کردیم فقط اگه بقیه درک میکردن بهتر هم می‌شد شاید اگه شوهرت باهات هم دردی می‌کرد کمکت می‌کرد الان عذاب وجدان نداشتی چرا همش حس میکنی خودت مقصری تو تمام تلاشت رو کردی مگه یه زن چطور میتونه با این همه تغیرات یه دفعه کنار بیاد

عب نداره گذشته از این به بعد براش جبران کن ،فقط سعی کن دیگه باردار نشی بخاد اون روزا برگرده و در حق بچت بخای ظلم کنی ،اشتباه منو شما انجام نده

سلام عزیزم درخواستام پره لطفا درخواست دوستی بده

عزیزم حالا دکتر رفتی دارو بگیری. میدونی که بابد دارو بخوری تا خوب بشی. این جمله که من بدترینم هنوز نشون میده افسردگي داری. تازه دخترت اول راه. خیلی کوچک. با بازی کردن با شاد کردن روزاش بیرون بردن کلی حالش خوب کن. هنوزم خیلی کوچولو

دقیقا منم وقتی فیلمهاش نگاه میکنم میگم چرا انقد غصه خوردم چرا لذت نبردم حالا که حال اون زمانم رو نگاه میکنم میبینم افسردگی بوده و من فک میکردم افسردگی بعدزایمان یه چیز لوکس مال ازما بهترینه نگو واقعا هست وخیلی خیلی به اطرافیان وبه خصوص همسر بستگی داره