سلام شما با حسادت این بچه ها چیکار میکنید من پسرم پنج سالشه از الان حسادت میکنه نمیزاره اصلا با نینی حرف بزنم میگه من میدونم تو اونو دوست داری منو دوست نداری گریه میکنه آخرش اون شب میگه ای کاش نینی نمی‌بود
هنوز بدنیا نیومده اینجوری میگه
من شبا که این میخابه با نینی حرف میزنم یا وقتی میرم دسشویی دیگه‌نمیتونم

من موقعی مامانم بچه بعدی میخواست بیاد برامون هدیه میگرفت میگفت اینو نی نی برات خریده یا همش میگفت نینی خیلی دوست داره ارتباطمون رو با بچه خیلی خوب میکرد
تهشم اگر حساس میشدیم همش بهمون توجه میکرد

پسر داداش منم این مدلی بود حتی از قصد میپرید رو شکم مامانش ولی بچه که بدنیا اومد خداروشکر بعد یکماه خیلییییی خوب شد الان داداشی داداشی از زبونش نمیفته بدنیا که بیاد انشالله خوب میشه فقط شما سعی کنید بهش بیشتر محبت کنید

خودت چرا حرف میزنی از طرف نی نی کوچولو داداششو صدا کن بگو بیام باهم بازی میکنیم داداش برام چی میخری کلی حرف بزن من اینطوری کردم دختر فوق‌العاده فرق کرد

براش یه اسباب بازی بگیر بگو نی نی برات خریده گفته خیلی دوست داره زود بیاد دنیا داداش خوشگلشو ببینه هی باهاش صحبت کن صداش کن بگو داره تو صدا میکنه میگه حوصله ام سر رفته بگو داداشی بیاد باهام خرف بزنه بچه هستن دیگه باهمینا گول میخورن نرم میشن😍

منکه دخترم ی روز خودشومیندازه روم ی روز تف میکنه ب شکمم ی روز میبوسه ی روز سرشو میزاره پیش شکمم ومیخوابه🤣🤣

الهی .. خیلی بیشتر از قبل هواشو داشته باشید و بهش محبت کنید .. اون جز شما و پدرش کسی رو تو دنیا نداره و ترس از دست دادن پیدا کرده ..دائما بهش یادآوری کنین که خیلی دوسش دارید و هیچکس قرار نیست جاش رو بگیره

میشه بهم درخواست بدی من پرم

احتمالا اطرافیان روش تاثیر گذاشتن حساسیتش رو کم کنید و با صحبت کردن متقاعدش کنید ک هر کسی جایگاه خودشو داره اینجوری بمونه تو به دنیا اومدنش هم مشکل میخورید