۶ پاسخ

منم دقیقا اینجوری بودم. همش تنهایی میخواستم ‌ الان دلم میخواد برام مهمونی . غذای خودم بهم حال نمیده 😶😶😶

وای دقیقا منم از شلوغی متنفر بودم ولی الان از تنهایی متنفرم دوس دارم همش دورم شلوغ باشه

منم دقیقا همینجوریم

منم خیلی آروم شدم همه اش دنبال ارامشم.دوست دارم تو جمع باشم و دورم شلوغ باشه

من وضعیت اخلاقم مثل هاپو شده🥲استرسم که امونم رو بریده😓

وای من برعکس شدم احتمالا پسره بچت من بارداری پسرم اینجوری بودم مهربون آرامش داشتم الان دیوونه شدم به شوهرم یکسره میپرم

سوال های مرتبط