سلام خانوما
اگه شما جای من بودین چیکارمیکردین با این مادرشوهر
من تو بارداریم استراحت مطلق بودم نه ماه خونه بابام موندم هرزگاهی میومدم خونم .با مادرشوهرمم تویه ساختمونیم اصلا نمیومد کمکم حالمو نمی پرسید درحد پنج دقیقه سلام خداحافظ می‌رفت . بیچاره شوهرم غذا میپخت کار میکرد یه چیزی نمی‌داد که من حامله ام خودش غذا میپخت میخورد بع ماهیچی نمی‌داد. بعد که بچه به دنیا اومد فقط ۵۰۰پول داد پسرمم تا چهار ماهگی فقط گریه میکرد من دست تنها ارومش میکردم شیرم میدام بعضی روزا خدا شاهده تا عصر گرسنه می موندم تا شوهرم میومد تا من یه چیزی بخورم .اصلا نمی پرسید چیکار می‌کنی حال بچه چطوره هر یکی دوماه میگم دیگه پنج دقیقه میومد می‌رفت
حالا پسرم بزرگ شده خدارو شکر دیگه کارامو میکنم راحت شدم یکم الان میگه بچه رو بیار بازی کنیم سرش گرم شه .هروقت از پله میخایم بریم خونمون بالا درو باز می‌کنه بچه رو بده پدرشوهرت نگاه کنه پدرشوهرمم تو این نه ماه فقط چهار پنج بار دیده فقط

عجب ادمایی هستن
بگو موقع سختی نگهش نداشتین الان که میخنده و بازی میکنه نگه داشتنش واسم کاری نداره تو خونه خودمون راحت تره
چجوری دلشون طاقت می‌آورد که نمیومدن پیشت

دقیقا مث خونواده شوهر من... اینا فقط حفظ ظاهره عزیزم همش از رو سیاستشونه تاحالا کجا بودن اینهمه سختی کشیدیم چرا نمیومدن... بدم میاد ازشوووون 😠

الان که بچه بزرگ شده یادشون افتاده نوه دارن میخوان بچه رو وابسته خودشون کنن تنها اصلا نذار پیششون بمونه از من به تو گفتن

نده عزیزم بگو پی پی کرده بگو گرسنه اس خوابش میاد لباسش خیسه

نده هرروز ی بهونه بیار ی بار بگو میرم جاشو عوض کنم کثیف کرده ی بار بگو وقت خوابشع

دقیقا مادر شوهر من همینجوری بود تو حاملگی اصن کمک حالم نبود منم زایمان کردم نمیزاشتم بچمو بغل کنه تا ۴۰روز رفتم خونه مامانم بعدشم اومدم خونمون اصن خونشون نرفتم وقتیم میومدن خونم بچه رو برمیداشتم شیر میدادم نمیزاشتم بغل بگیرن

اصلا اصلا نزار بچت بدون تو بره جایی ،تو بغل خودت ببر یکم بازی کنه باهاشون برش گردون ،اونم هر وقت که گفت نه ،هر از گاهی ببر
نزار بچت به بدون تو بودن عادت کنه
مادرشوهرم منم گوهم کف دستم نزاشت هنوزم ک هنوزه برا بچم کادو نداده فقط تو نام گذاریش یه پلاک ون یکاد ک شوهرم خریده بودو با یه زنجیر مصنوعی ک خودش گرفته بود داد ب پسرم 😐

منو چی میگی عزیزم پدرشوهرم فقط موقعی اومد دنیا یکبار اومد دیدن بچم عمش اصلن نیومد تازه تو ی سا ختمونم هستیم منکه اصلن دیگه انتظاری ازشون ندارم که بخوام اینجوری اعصاب خودم خورد کنم

من که نمیبردمش،مگه اسباب بازیه واسشون تو سختیا نیستن تو راحتیا اسباب بازیش کنن؟

دقیقا مث شرایط من
اما منم نمیزارم ببیننش‌ همیشه هم میگم تو ک اصلا ب درد من نخوردی خیال هم کن از اول همچین نوه‌ای نداشتی