کتاب داستان گرفتم شعرهاشو میخونم. جغجغه.....ماشین بازی...توپ بازی....اینه میزارم خودشو ببینه...شعر میخونم...
من باهاش حرف میزنم،صحبت میکنم،بازی میکنیم و میخندیم،
البته بابا و مامانمم خیلی باهاش بازی میکنن.
از این خرس های موزیکالم بالای تختش داره خیلی دوست داره میزارمش تو تختش با اونا سرگرم میشه
کتاب، جغجغه و اسباب بازی، شعر میذارم خودم با آهنگش میخونم و بشکن میزنم خوشش میاد میخنده. سوار کالسکه اش میکنم توخونه دور میدم یا وقتایی که کار دارم با خودم میبرم تو اشپزخونه هم کارمو انجام میدم هم براش شعر میخونم و با ظرفا صدا درمیارم وبه هم میزنم. یکی دوتا هم اسباب بازی موزیکال داره که تکون میخورن اوناروروشن میکنم میبینه.
یه قطار داره روی ریل میچرخه دمر میزارمش براش روشن میکنم اون نگاه میکنه خوشش میاد.
جغجغه هم دوس داره کم کم میخاد بگیره اگه بالای سرش باشه دست میزنه
هیچی اون به من نگاه میکنه من به اون آخرم خودم خجالت میکشم یا انقد باهاش حرف میزنم یجوری نگام میکنه حس میکنم تو دلش میگه این کیه دیگه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.