۹ پاسخ

این چیزارو بعد از 3 سالگی بچه درک میکنه می‌شه بهش یاد داد. فعلا همین که توی اجتماع باشه براش خوبه

حالا آرمین زورگو هست وسیله ای بخواد میره میگیره ولی اگه بچه ای هلش بده یا بزنتش همون‌جوری نگاه میکنه بلد نیست باید چیکار کنه چون آرمین خداروشکر اصلا اهل زدن و هل دادن و گاز گرفتن نیست

چ بچه آرومی داری

هروقت تبریز ا‌ومدی بفرس چن روز پیش پسر من
یاد میگیره اون به بقیه زور بگه😂

الهی مادراشون گب کیسه رو ببندن به بچشون بگن بازبون بچگی اینم دوست شماست باهش بازی کنیدو فلان

اصلا تو سنی نیست که بخواد یاد بگیره دفاع و مراقبت ازش فعلا به عهده شماست( اینو روانشناس کلاس پسرم گفته )

پسره من همه بچه های دوراطراف دوسش دارن اصلا نمیزننش نمیدونست که شاید یکی بزندش یبار رفتیم مهمونی یه بچه که میدونستم میزنه حواسم بهش بود ولی نچسبیدم بهش ولی یدونه پسرمو زد بچم اصلا هنگ بود ازاون به بعد یکم سعی کردیم یادش بدیم

عزیزم بچه شما فعلا درکی از حقش نداره شما باید ازش دفاع کنی سکوت شماست در اینده باعث میشه بچه تون هم سکوت کنه
شما باید تذکر بدین

اگه همیشه مواظبش باشی تو رو همیشه نزدیک خودش ببینه نمیتونه از خودش دفاع کنه باید یاد بدی بهش تو خونه با اساب بازیاش بازی کن از دستش بگیر بگو این مال منه یکاری کن بفهمه باید حقشو بگیره به باباش بگو باهاش بازی دعوا کنه یاد بگیره یکوچلوم دردش بیاد عیب نداره،

سوال های مرتبط

مامان آبنبات چوبی مامان آبنبات چوبی ۲ سالگی
میگم شما تصمیم دارید کی بچه دوم رو بیارید؟
من دوست دارم چون دخترم خیلی تنهاست ولی از طرفی این دو سال پییییر شدم چون دخترم خییییلی اذیتم کرد الان هنوزه قبل خواب سه ساعت روی پامه
شب ها نمیتونم دستشویی برم زودی می‌فهمه بلند شدم گریه و جیغ و داد
صبح ها هم تا دستشویی میرم پشت سرم بیدار میشه چون متوجه میشه کنارش دراز نکشیدم
دست به هرچی میزنم میخواد
یادش هم نمیره حاضره سه ساعت گریه کنه و خودش بکوبه زمین
حالا چند وقت پیش رفتیم هیئت
خانومه دخترش هم سن دختر من بود برای خودش با بچه ها بازی میکرد
من هرچی به دخترم میگفتم نمی‌رفت
ی بچه هفت ماهه هم داشت، بچه هفت ماهه ی کم گریه کرد ی جوری از کتف گرفتنش من قلبم درد گرفت
بعد خوابوندش
محکم گذاشتش روی فرش
من حالا تا ی ماه پیش هرجا میرفتم با بالشت و پتو
این همینجوری بچه رو گذاشت روی فرش خشک بعد اومد بلند بشه بد پا رفت روی دست بچه
بچه تکون نخورد
حالا مداح هم داد میزد اصلا این بچه براش مهم نبود
دیگه مادرش رفت اونور با خانم ها حرف زد
حالا دختر دو ساله من اون وسط داشت نعره میزد و ما باهم درگیر بودیم
من کوچیکترین کاری ک این خانمه انجام داد با بچه م انجام میدادم اونجا رو میذاشت روی سرش
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی