میگم شما تصمیم دارید کی بچه دوم رو بیارید؟
من دوست دارم چون دخترم خیلی تنهاست ولی از طرفی این دو سال پییییر شدم چون دخترم خییییلی اذیتم کرد الان هنوزه قبل خواب سه ساعت روی پامه
شب ها نمیتونم دستشویی برم زودی می‌فهمه بلند شدم گریه و جیغ و داد
صبح ها هم تا دستشویی میرم پشت سرم بیدار میشه چون متوجه میشه کنارش دراز نکشیدم
دست به هرچی میزنم میخواد
یادش هم نمیره حاضره سه ساعت گریه کنه و خودش بکوبه زمین
حالا چند وقت پیش رفتیم هیئت
خانومه دخترش هم سن دختر من بود برای خودش با بچه ها بازی میکرد
من هرچی به دخترم میگفتم نمی‌رفت
ی بچه هفت ماهه هم داشت، بچه هفت ماهه ی کم گریه کرد ی جوری از کتف گرفتنش من قلبم درد گرفت
بعد خوابوندش
محکم گذاشتش روی فرش
من حالا تا ی ماه پیش هرجا میرفتم با بالشت و پتو
این همینجوری بچه رو گذاشت روی فرش خشک بعد اومد بلند بشه بد پا رفت روی دست بچه
بچه تکون نخورد
حالا مداح هم داد میزد اصلا این بچه براش مهم نبود
دیگه مادرش رفت اونور با خانم ها حرف زد
حالا دختر دو ساله من اون وسط داشت نعره میزد و ما باهم درگیر بودیم
من کوچیکترین کاری ک این خانمه انجام داد با بچه م انجام میدادم اونجا رو میذاشت روی سرش

۱۲ پاسخ

تجربه نشون داده هرچی بیخیال تر بچه اروم تر خوش خوراک تر سالم تر خوش خواب تر منم عین خودتم

هیچ وقت .......
خدا اینو واسم حفظش کنه کافیه

عزیزم به امید خدا تولد ۳سالگی پسرمو تموم شد واز پوشک گرفته باشمش اقدام میکنم
کار اون خانم درست نیست ولی شماهم میتونی با دخترت بری کلاس های مادر وکودک اینطوری وابستگیش کمتر میشه من دوماه هست پسرم رو میبرم الان بابچه ها بازی میکنه

من ک بچه دومم الان نزدیک یکماه دنیااومده پسرمم یکسال و یازده ماهشه اون براخودشه منم دخترمو بزرگ میکنم ۲۴ساعت عشق بیرون رفتنو داره کاریم بمن نداره لامنگنه هم نمیذارمش ک بیرون نره مدام توخاک بازی میکنه هیچ گیرو دادیم ندارم

وای من هرگز😐

بچه ها روحیات شون باهم فرق داره عزیزم علاوه بر اون محیط خانواده و شرایطی که بچه ها توش بزرگ میشن باهم متفاوته
بچه تونو با بقیه مقایسه نکنید
منم دخترم یدونه است و تنها
ولی خب پارک و خانه بازی زیاد میبرمش یه وقتایی بخاطر کار یا کلاسام پیش مامانم گذاشتم و همین ها باعث شده چسبندگی اش به من کمتر بشه و یکم با محیط و بچه ها بهتر انس بگیره
شما هم امتحان کن اینارو موثره بنظرم
در مورد بچه دوم هم فعلا برنامه ای نداریم اما تا دخترمو از پوشک نگیرم اقدام نمیکنم اصلا
حالا تا بعدش ببینیم شرایط مون چجوری میشه

با ابن توصیفات بهتر ب این زودی نیازی😉

منکه دوسدارم دخترم بره مدرسه بعدش بیارم....جاریم بچه اولش رفت مدرسه یکی دیگ اورد اصلا اذیت نمیکنن خیلی فاصله سنیشون مناسبه اینجوری

من خودم دوتا بچه دارم اصلا نمیتونم تشویقت کنم ، فاصله سنی زیادی بین بچه هامه ولی خب بنظرم اگه میخواستم بیارم زود اقدام میکردم باهم بزرگ شن، از پوشک بگیر بعد اقدام کن که از طرف بچه اول پروژه ها تکمیل شده باشه

دخترم برع مدرسه بعد

کار خوبو اون‌میکنه
احتنالا بچه دومش بوده😁
من‌۶ ۷ سالش شد میارم

با این تفاسیر میخوای بچه دوم رو زود بیاری؟؟؟ من که وقتی ۴ سالش شد و بهتر همه چیز رو درک کرد. الان اعصاب خودمم ندارم

سوال های مرتبط

مامان هانا و هاکان🐣🐾🐻 مامان هانا و هاکان🐣🐾🐻 ۲ سالگی
مامانا بیاین بهم مشورت بدین اگه راهکار دیگه ای دارین بگین بهم


من یه دختر دو سال دارم فرزند دومم هم تا چند روز دیگه به دنیا میاد

خیلی نگران این هستم شب ها که نوزاد بی خوابی و گریه داره هم رو خواب دخترم تاثیر بزاره هم اینکه من چون باید کل شب رو به نگهداری از نوزاد بگذرونم دیگه انرژی ندارم صبح که دخترم بیدار میشه کارهای اون انجام بدم و خب انرژی داشته باشم برای نوزاد…

سر این موضوع همسرم پیشنهاد داد نوزاد رو شب ها با خودش ببره خونه مادرش صبح بیاره خونه خودمون

به نظرتون درسته این کار بکنیم؟ تا اونجایی که میدونم این کار خیلی صحیح نیست که نوزاد تازه متولد شده از مادر دور بشه
ولی برای شرایطی که من دارم خوبه مثلا سه چهار ماه رو اینطوری بگذرونیم؟

من خودم گفتم مادر همسرم بیاد پیشمون ولی باز اگر بچه بخواد گریه کنه من قطعا نمیتونم خودمو به خواب بزنم…

خواب دخترمم کامل یکسره نیست تا صبح یکی دوبار برای اب خوردن بیدار میشه و تا دستای منو نگیره دوباره خوابش نمیره…
مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
دیشب با صمیمی ترین دوستم قرار گذاشتیم فردا همو ببینیم صبح از ذوقم شیش بیدار شدم کارامو کردم رفتیم کافه چون ی ساعت فاصلمونه و راهمون از هم دوره رفت و اومد سخته خلاصه ک کلی خوش گذشت جاتون خالی 😊❤️
از وقتی ک اونجا بودم تا همین الان مدام ی چیزی ته ذهنمه و اذیتم میکنه
بابای علیرضا عاشق بچست خیبی هم اثرار داره به بچه دوم روزی ی بار یاداوری میکنه انقدر گفته علیرضا یاد گرفته میاد بهم میگه نی نی میخوام بعد با دستش عدد دو رو نشون میده میگ دوتا نی نی بیار 😂😅
یعنی از وقتی که علیرضا یک ماهه شده هی گفته بچه میخوام من به روری خودم نمیاوردم تا الان ک دوسالش شده دیگه انقدر گفته خودمم این مدت نرم شدم نظرم بود بعد بهبودیم اقدام کنم
ولی امروز ک رفتم خیابون انقدر با بچه کوچیک سختم بود ک نگو
مدام پیش خودم میگفتم با علیرضا وضعت اینه به فکر دومی هم هستی حس میکنم بچه جلوی خوشی و پیشرفت ادمو میگیره مخصوصا بچه دوم حالا یکی رو میشه به هر طریقی هندل کرد دوتا شد ن دیگه خیابون میتونی بری ن خرید ن پیش دوستات از وقتی اومدم خونه مدام با خودم میگم بچه خوبه ولی اسایش ادمو ازش میگره
شمایی که دوتا بچه دارین چطور کاراتونو میکنین ؟