هرگزززززز جای خوابتونو از همسر جدا نکنید
اشتباه بی نهایت بزرگیه
چطوری ب یه بچه دیگه فکر میکنید نمیدونم واقعا🤯🤯مغزم سوت میکشه
منم دوس دارم بچه دوم بیارم ولی بدنم انقد ضعیف شده ک نابودم
چطور جدا میخوابید😑😑😑
سم زندگیه
بنظرموقتشه دخترو جدا کنید جای خوابشو
بعد بچه دوم بیارید
ما سه تامونم تو اون یکی اتاق رو زمین تشک میندازم میخوابیم
من از اول دخترم رو روی تخت کنار مادر خوابوندم چسبیده به تختمون و شوهرم هم کنارم رو تخت خودمون میخوابه اما الان دیگه تخت داره براش کوچیک میشه و میخوام جای خوابش رو جدا کنم ولی اول باید از پوشک بگیرمش
با این همه وابستگی که دخترت به شما داره اومدن بچه دوم شدیدا بهش اسیب میزنه .بهتره اول این وابستگی مدیریت کنی و جای خوابش حدا کنی و دوره اضطراب حدایی دخترت بگذرونی بعد به بچه دوم برسی .وگرنه واقعا دخترت اسیب می بینه
من ودخترم که چهارماهشه به دلیل اینکه شبا بیداره و سخت میخوابه رو تخت میخوابیم پسرم و همسرم تو پذیرایی
هر وقت بچه هامون خوابید یا من میرم کنار همسرم یا اون می یاد پیشم یه چن ساعتی باهم میخوابیم
وای مامان ریحانه دمت به بچه دوم فکر میکنی 🤦♀️من هنوز تا یپینگاتو یادم نرفته از اذیتهای ریحانه
ما بخاطر همین مسئله تخت رو جمع کردیم که جدا نیفتیم
الان میخوام تختو باز کنم زهرا زمین بخوابه خودمون رو تخت
پسر منم مثل دختر شما خیلی وابسته بود تا بجه دوم اومد خیلی تغییر کرد وابستگیش کمتر شد مستقل شد اتفاقا اصلا حسودی نکرد خیلی هم مراقب داداشش بود
ماهم همین بودیم از وقتی دخترم از نوزادی در ادمد و تو خواب هی غلت زد شوهرم همش رو مبل میخوابید.
اوایل که گهواره کنار مادر داشت ولی بازم توش نمیخوابید گفتم حتما اون براش کوچیک شده که هی میاد رو تخت ما، اونو جمع کردم یه دشک کودک از خواهرم قرض گرفتم، زیرش بالش و پتو گذاشتم ک هم ارتفاع تخت خودمون بشه شوهرم بیاد رو تخت، اما هروقت میاد تو اتاق میخوابه دخترم نصف شب بیدارمیشه باباشو میبینه هی گریه میکنه ک بره بغلش بخوابه باز میاد وسط ما جامون تنگ میشه، یه وقتایی هم کلا خوابش میپره میگه بیا بازی کنیم، ب خاطر همین بازم شوهرم میره رو مبل میخوابه...😑
بهش میگم از بس سرکاری نمیبینتت نصف شب حاضره از خوابش بزنه که بیاد پیش تو😑😑
منم از وقتی بچم اومده همینه اوضاععمون، شما که به فکر بچه دومی دیگه بعد از اون دوباره همینه وضعتون، دیگه خیلی فرقی نمیکنه پس فقط یه مدت کنار همید
منوشوهرمم چندماهی هست جدامیخابیم منودخترم روی تخت اون بغل تخت میگه کمردردمیگرم روتخت
منودخترمم نمیتونیم روزمین بخابیم
چون خابیدنی دخترم پامیشه راه میره میترسم بره خدای نکرده ازپله هابیفتته بخاطره همون روتخت میخابیم
ولی ما دخترم تخت داره چسبوندم ب تختمون
دقیا ماهم همینیم عزیزم بنظرم بچه جدایی ازهم میاره و سردی ماقبل ازبچه بهتربودیم الان با وجود بچه بنظرم زندگیمون خوب نیس منوپسرم رو تخت شوهرم توی حال فقط وقتایی که کارداشته باشه میاد کارش میکنه و میره میخوابه منم این وضعیت اصلا دویت ندارم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.