تجربه سزارین /1403/4/18
سلام من ساکن نهاوندم وبرای زایمان به ملایررفتم و
شب قبلش برای شام به خونه مامان زندادشم همراه مامانموشوهرمو مادرشوهرمو پسربزرگم
شام خوردیمو شب اونجاخوابیدیم وصب ساعت 6پاشدم یه آرایش مشتی کردمو باشوهرمومامانم رفتیم بیمارستان مهربراپذیرش
من هی چرت میزدم شوهرم پذیرشم کردمامانم پرونده روتحویل دادکه صدام زدن برالباس پوشیدن لباسارو پوشیدمو شروع کردیم صحبت کردن با هم زایمانای عزیزم سرموبرام زدن که برانکارداوردن درازم کردن برم سوارآسانسور بشم یهوچشمم خوردبه شوهرمومامانم که سرصندلی نشسته بودن بغض اومد گلوموگرفت چشمام پراشک شد شوهرم گف چته گفتم تورودیدم اینجوری شدم

۳ پاسخ

هزینه سزارینتون چقد شد

عزیزم بیمه داشتی ؟

عع اومدی شهر ما واسه زایمان 😁

مقالات مرتبط

آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم
زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
غلت زدن کودک
غلت زدن کودک چیست و از چه سنی اتفاق می‌افتد؟

سوال های مرتبط

مامان رایان فنچو🐣❤️ مامان رایان فنچو🐣❤️ ۹ ماهگی
اولین غلت زدن رایان جون مامان 💐🫀🧿
بمونه به یادگار
1403/4/1
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان 𝑨𝑹𝑨𝑫 مامان 𝑨𝑹𝑨𝑫 ۹ ماهگی
ادامه تاپیک زایمان

خلاصه رفتیم خونه خواهرشوهرم نشستیم شام خوردیم صحبت کردیم شوهرمم به شوخی هی چپ و راست میگه بهم الان دردت شروع میشه الان میزایی ببینن ساعت ۹ و نیم رفتم داخل اتاق که راحت استراحت کنم منم ننشستم شروع کردم ورزش کردن میگفتم هیچی نمیشه منم میرسمم به ۴۰ هفته
خلاصه نیم ساعتی ورزش کردم ساعت ۱۰ بود داشتم با مادرم صحبت میکردم که یهو یه آب گرمی ازم ریخت من فکرکردم اختیارمو از دست دادم و ...😂دیدم نهه ادامه داره پاهام داغ شد بدتر منم هول شدم حالااا
اتاق خواهرشوهرمم پرآب شد خودمو هی فشارمیدم آب نریزه بدترمیاد خواهرشوهرمو مادرشوهرمو صداکردم گفتم کیسه ابم ترکید حاضرشیم بریم بیمارستان طفلی مامانم گف دوش بگیر حالا وقت داری گفتم نهه بچه خفه میش آبش اومده😂فکرتباه و ...،رفتیم بیمارستان بستری شدم و رفتم داخل اتاق زایمان از ساعت ۱۰ تا ۱ اینا دردم معمولی بود ۱ تا ۲ و نیم هم دردپریودی کشیدم هی راه میرفتم تو اتاق کاراموزها میومدن شوخی میکردن باهام میگفتن انگار ن انگار قرارزایمان کنی روحیت خیلی خوبه واسه زایمان
ساع ۳ دیگ دردام شدید شد جوری که یادمه سرجو به میله های تخت میکوبیدم و میگفتم مامااان فقط همین حالا یه خانومی هم اتاق روبه رو داره زایمان میکنه همه ماماها رفتن بالاسرش کسی بالا سرم نیس منم فول شدم...
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان كيهان مامان كيهان ۷ ماهگی
دوستان يه سوال
بچه هاي شما وقتي كه شروع كردن به غلت زدن هر روز غلت ميزدن؟ يا نه؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان برسا👶 مامان برسا👶 ۸ ماهگی
پارت اول زایمانم.
خانما من وارد ماه نهم که شدم دیگه نه میتونستم بخوابم نه بشینم نه بلند شم یعنی وقتی میخوابیدم یا بلند میشدم یک ساعت طول میکشید بلند شم اونم با گریه وزاری بلند میشدم درد کشاله ران داشتم جوری که یه پله هم نمیتونستم برم وارد هفته ۳۹ که شدم دردام بدترشد درست ۳۹ یک روز بودم که انقباضاتم شروع شد روز اول که رفتم بیمارستان زنگ زدم دکتر خودم اومد معاینه کرد گفت دوسانت بازی برو خونه درداتو بکش بیا شبش دیگه من نتونستم بخوابم از درد دوباره رفتیم بیمارستان یه جراح بود معاینه کرد گفت این خانمو بستری کنین وضیتش برا زایمان خوبه زنگ زدن دکترم که خدا لعنتش‌کنه گفت نه این خانم هنوز دوسانته بزارین برین خونه دوروزم همینجوری درد کشیدم‌ اومدم خونه باخواهرشوهرم رفتیم کلی پیاده روی کردیم اسکات رفتیم اومدم خونه نشستم داخل اب شنبلیله صبح تقریبا ساعت ۵ بود نخوابیده بودم ازدرد که دیدم کیسه ابم پاره شد رفتیم بیمارستان ...بقیش پارت دوم
مامان امیر حسین و شادمهر مامان امیر حسین و شادمهر ۴ ماهگی
ختنه کردیم
موقع ختنه گریه نکرد فقط موقع آمپول زدن گریه کرد
اما یک ساعت بعد ختنه گریش شروع شد تا دو ساعت هی سه دقیقه آروم میشد دوباره گریه میکرد
الان هم گریه میکنه ولی خیلی کمتر نسبت به دو ساعت اول
ولی فکر کنم فقط امشب سخت باشه
بیاید دلداریم بدید 😭

با هر گریه بچم شوهرم انقدر غر میزنه میگه همش تقصیر تو این داره گریه میکنه وگرنه به من بود اصلا ختنه نمیکردم
هم غصه گریه بچه رو میخورم هم غصه غر زدن های شوهرم
شوهرم بیشتر دهنمو صاف کرده تا پسرم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان جوجو علی🧸😅 مامان جوجو علی🧸😅 ۶ ماهگی
سلام مامانای عزیز اومدم تجربم از ختنه نیکان بگم🥺🫡

ساعت نه وقت داشت وقتی بردمش اول براش پماد و اسپری بی حسی زدن 😮‍💨بعد از ده دقیقه آمپول زدن که اصلا گریه نکرد بعد از ی نیم ساعت که از آمپول گذشت شروع به بریدن کردن چون که مامانم و شوهرم دستاش و گرفته بودن گریه میکرد باز ول میکردیم می‌خندید پستونک و شیشه هم خیلی موثر بود🙂😍

خلاصه از وقتی هم اومدیم خونه داروهاش مرتب میخوره و همش خابه فقط بار اول که جیش کرد خیلی گریه کرد فعلا که اوکیم😅♥️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان محمد عابد مامان محمد عابد ۹ ماهگی
مامانا بچه های شما از کی شروع کردن به علت زدن؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ماریا ومارتین مامان ماریا ومارتین ۷ ماهگی
4تا6 ماه

(کودکانی که به دستور پزشک از 4 ماهگی شروع به غذا کردن )
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کسری و کایان مامان کسری و کایان ۴ ماهگی
قربونت بشم فندق مامان به وقت ۴ماهکیش که برگشت و اولین قلت زدن کامل خودشو انجام داد
کلی با داداش جونش ذوق کردیم دلم رفت براش
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفس🫀🧿 مامان نفس🫀🧿 ۴ ماهگی
مامانایی که واکسن ۴ماهگی بچهاشونو زدن خیلی گریه کردن بچها؟؟
من که الان واسه دخترمو زدم نفسش رفت😢😢😢قلبم آتیش گرفته
الانم هی ساکت میشه بعدازچنددقیقه بغض میکنه گریه میکنه
چیکار کنم؟😭😭
واسه شمام اینطوری بود؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان 💕Dellarose💕 مامان 💕Dellarose💕 ۱۰ ماهگی
مامانا بچه هاتون غلت میزنن؟؟؟از چندماهگی شروع کردن به غلت زدن؟؟؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان deniz مامان deniz ۴ ماهگی
خانما بچه های شما از چند وقت شروع به غلت زدن کردن
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان جیگرطلا مامان جیگرطلا ۸ ماهگی
مامانا من یه مشکلی دارم که نمیدونم بقیه هم اینجوری هستن یا نه... پسر من الان ۴ ماه و ۱۰ روزشه، بغل هیچکسی نمیره جز من و باباش، نه بغل مامان باباهامون میره نه خواهر برادرامون. یهو شروع میکنه به جیغ زدن و گریه کردن... خیلی اذیتم اینجوری. اصلا نمیتونه یه دقیقه بذارمش پیش مامانم مثلا... کسی هست که بچش توی این سن اینجوری باشه؟ آخه میگن ماه های بالاتر اینجوری میشن...
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان بچو مامان بچو ۵ ماهگی
خانمها بیاین بگین که بچه هاتون از چه سنی شروع به صحبت کردن؟ 🙊🗣️🎤
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان Arash مامان Arash ۱۱ ماهگی
دوستان شما هم بچتون بعد یه ربع بازی کردن شروع میکنه ب نق زدن چرا؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر