نمیدونم چرا اینجوری میکنه مامانم بچم پی پی کرد گفتم مامان بشورش بچمو گرف زیر بغلش چنان محکم شست و سرش زیر دستاش بود داشت بچم خف میشد از گریه کبود شد گفتم مامان بچم خف شد و آورد بیرون خواست خشکش کنه یجوری محکم کونشو خشک میکنه انگار ن انگار بچم نوزاده
حالا اینا ب کنار میگم‌نکن مادر من بده من بچرو میگه دست نزن گذاشته رو پاش چنان محکم‌پاهاشو تکون میده سر بچم نزدیک بود کنده شه حالا یچی ام بش بگم ناراحت میشه اون روزم گذاشته جلوی تلوزیون داشت بچم‌نگا می‌کرد میگم نزار ضرر داره باز بدتر میکنه اعصابم و خورد کرد چون ناراحتی قلبی داره ملاحظه میکنم

تکون خوردن محکم سر خیلییی بده مغزش جابجا میشه پرشکا اصلا توصیه نمیکنن
تو این مورد قاطع باش

عزیزم بری خونتون راحتتر نیستی
شاید بنده خدا سر حال نبوده ، شاید بی حوصله بوده ، هیچکس مسئول نگهداری بچه من و شما نیس ، حتی مادرامون...همینقدم لطف میکنن در حقمون، من از ۱۵ روزگی بچم، مامانم رفت خودم به هر سختی بچمو تا اینجا رسوندم

خب خودت کاراشو انجام بده دیگه
فقط خودت برای بچت دل میسوزونی نه بقیه

من خاله م اینجوریه انقدر تند با نوزاد برخورد میکنه

وا چرا بچه گناه داره بنظرم نزار

بگو مامان بده خودم نگه دارم یاد بگیرم خب فردا تو رفتی خونه ات مجبورم خودم نگه دارم

عزیزم خیلی کار اشتباهی می‌کنه خودت مراقبش باش الان دیکع یک ماهش شده ب مامانت بگو مرسی مامانی دیگ خودم میتونم مراقبش بشم تو دیگ برو خونه یا هم شاید خسته بوده و عصبی ولی بازم نباید حرصش رو سر بچه خالی کنه گناه دارع بخدا خیلی

شاید بنده خدا از قصد نباشه این کاراش مدلش شاید اینطوره

بنظر من حتی نگو مامانت بشورتش
خودت میتونی دیگه چه کاریه
اینجوری نشون میدی از پس کارا بر میای

خودت بشورش حتما

بهش نده خواهر
خودت کاراشو کن که مجبور نشی این حوادثو ببینی

بنظر من برو‌خونه ی خودت