وای یادش بخیر پارسال این روزا چقد استرس زایمان رو داشتم😪عکاسیمون رو رفته بودیم و دیقه نود ب سرمون زد ک خودمونم بریم بیرون عکس پاییزه بگیریم با این شکمممم گرد و قلمبه😂🍁🍂عکس از دوووور میزارم هنر شوهرمو ببینید😂خدایی عکسای قشنگی گرف فقط زود هوا تاریک شد و ی گله گوسفند اومد نشد بیشتر عکس بگیریم
یادددش بخیر با همه‌ی سختیاش شیرینه و زود گذشت

چ‌جای قشنگی .کجاست
فک کنم دنبال اون کوچه معروفه سمت بکه بودی ما دوساله میریم‌اونجا
اینقد شلوغه ک‌نگو‌😁😁

آخی چ همسر پایه ای داشتی
خوشا دوران بارداری با تمام غصه هایی ک میخوردم ولی دلم براش تنگ شده
دلم میسوزه عکاسی نیمد بریم همسرم اصلا خوشش نمیاد
روزی ک میرفتم برم بیمارستان فقط خواهرم ی چند تا عکس ازم گرفت
ولی دلم برای پارسال تنگه حسابی ارج و قرب بیشتری داشتم ،الان از مریضی ام بمیرم باید خودم تمام کمال کارا را بکنم

وای آره خداروشکر گذشت چه استرسی داشتیم اون روزا خوب شد تموم شد 😅

چه مامان خوشتیپ و خوشگلی

عزیزم اینجا کجای شهریاره؟ خیابون و کوچه هایی که مبشه رفت عکاسی رو میگی بهم؟

آخیییی 🥹🥹 واقعا زود میگذره ...

چه قشنگ 😍

منکه گوشیمو عوض کردم همه اطلاعات قبلیم پرید. فقط پوشه دوربینم.. یدونه عکس از اون موقع ها ندارم😭

چه منظره قشنگی