اینم از دیشب ما که پسر برادرشوهرم تررررر زد توش، دیشب تولد محیا بود اینا رو هم دعوت کردیم که ای کاش نمی‌کردیم از وقتی اومد شلوغی خرابکاری کرد شام از رستوران سفارش داده بودیم زد سوپ رو ریخت رو فرش هام چیزی نگفتم چندتا بادکنک های تک رو ترکوند چیزی نگفتم تا اینکه کادوی محیا رو آوردیم که عکس بگیریم براش ماشین شارژی گرفته بودیم محیا رو زد که ماشین مال منه من سوار بشم گفتیم باشه 10دقیقه سوار شو بعد ما عکس بگیریم بعد 10دقیقه که سوار شد گفتیم حالا پیاده شو محیا رو بزاریم توش ما عکس بگیریم عکاس معطل ما بود یه جیغی زد یه گریه ای کرد همه جا رو زد بهم کل همسایه های آپارتمان اومدن دم در ما، پدر مادرش به زور بردنش گفتن دیگه نمیشه اینو نگه داشت بقیه هم دیدن این اینطوری کرد بدون اینکه کیک رو ببریم یا پذیرایی بشن رفتن، وسایل پذیرایی و کیک رو گذاشتم براشون بردن خونه هاشون بخورن، خلاصه حیف اون همه هزینه و خرجی که کرده بودم به خاطر یه بچه وحشی اینطوری شد اولین تولد دخترم 😔

تصویر
۱۸ پاسخ

تولدش مبارک باشه
مشکل از بچه نبود مشکل از بقیه بود چرا باید بلند میشدن میرفتن بچه رو پدر مادرش میگرفتن میبردنش دیگه

و تمام این مدت پدر و مادرش چیکار میکردن؟

همیشه یه بچه وحشی تو هر خونواده پیدا میشه منم یه پسر برادر شوهر داشتم همیشه میرید تو تولدهامون

تم ات هم خوشگه مبارکه 😍

چن سالشه بچه؟😩🥴چ بد نارحتش شدم
البته ت فامیل منم اینجور مدلی هست خدا خیر کنه

تولدش مبارک باشه عزیزم🎀🎀
احتمالا پیش فعال هست که اونطوری کرده.منم این چیزارو میبینم نمیتونم برا تولد دخترم تصمیم بگیرم

واییی چقدر بد،،ولی دیگ گذشت،،دفعه بعد دعوت نکن

متاسفم براشون واقعا ایراد از تربیت بچشونه بچه چرا باید انقد بی ادب و بی تربیت باشه ب نظر من رک میگفتی ب پدر مادرش بغلش میکردن یا نمیذاشتن بیاد سمت کیکو تم و موقع عکاسی

عجب وحشی هست ها چند سالشه ؟؟

مبارکش باشه انشالله تولد ۱۲۰ سالگیش😍مهم اینه دخترت خوشحال بشه ذوق کنه ول کن اونارو همبشع اینطور قضایا هست

عزیزم تولد پسر منم نزدیکه میشه بگین هزینه ماشین شارژی و تم تولد جدا جدا چقد شد از کجا خریدین؟ ممنونم

ای بابا کاش نمیومدن واقعا یا حداقل زودتر میرفتن

اخی خب مامانش چرا نمیگرفتش کجا بود چقدر بی شعورن بعضی مادرا بچه ک نمیفهمه وظیفه اونه بگیرتش

اشکال نداره عزیزم دیگه کاریه که شده سر تولد بچه من خواهر شوهرم به اندازه یه کیلو تو یخچال کیک گذاشته بودم کنار، رفتم دیدم همه رو برداشته با کمال پررویی
پدر شوهر، برادر شوهر، مادر شوهر ندارم فقط اینه که اینم خیلی فتنه هس همش ازش میترسم تو زندگیمون فتنه گری نکنه
نمیتونمم برونمش چون شوهرم کسی غیر اون نداره به اون دلش خوشه اونم هرچند خودخواه و بدجنسه

اون موقع هرچند خیلی ناراحت شدم ولی به خاطر شوهرم بی خیالش شدم ولی فراموش نمیکنم حواسم بیشتر بهش جمع میشه

خوب اونا رفتن که رفتن بقیه چرا میرفتن

خب بچه اوناشلوغی کرده رفتن بقیه چرارفتن گلایه بکن بگو تولد دخترمو بهم زدین

تولدش مبارک بدم میاد ازهمچین بچه های لوس وحشی عین خواهرشوهرم کوچیک وحشی روانی من

چه کیک و تم خوشگلی❤️تولد گل دخترت خیلی مبارک باشه.راستی لباس براش چی گرفتی من هنوز نتونستم انتخاب کنم

وایی🤪🤪چند وقتش بود

سوال های مرتبط

مامان کارن🩵 مامان کارن🩵 ۱۴ ماهگی
مامان شکر پنیر مامان شکر پنیر ۱۳ ماهگی
https://t.me/babyfood_momybahare


امشب تو استوری های الهه آقایی یه مطلبی رو دیدم که چون خودم تجربه داشتم گفتم براتون بگم …
در مورد حرف زدن بچه ها … اینکه داستانی رو بعد از ما تعریف کنند یا اکر جایی رفتیم حسشون رو بکند و از همه مهم تر اگر مورد آزار قرار گرفتند بیان و بگن …

دختر من یکساله است من از همون ماه اول چون تنها بودم تو بزرگ کردن دخترم براش حرف می‌زدم می‌بردمش جلو پنجره و هر چیزی که می‌دیدم رو تعریف می‌کردم داستان و کتاب زیاد براش می‌خوندم و هر چیزی رو با آهنگ براش تعریف می‌کردم و موقع حمام و تعویض پوشک هی می‌گفتم اعضای مختلف بدنش رو و وسایل آشپز خانه و خانه مثل ماشین ظرف شویی یا کابینت یا هود و … رو براش تعریف می‌کردم که چیه و چه کار بردی داره …

اگر کودک شما در بیان احساسات خودش در بیام آزاری که دیده یا در بیان چیزی که می‌بینه حس می‌کنید ضعیفه از همین فردا براش این شیوه رو پیاده کنید خیلی جواب می‌ده …

برای بچه های زیر ۲ سال سعی کنید خیلی چیز ها رو با آهنگ بگید تاثیر بیشتری داره

#تجربه