۱۲ پاسخ

من معمولا تو حراجی های دم عید برای سال دیگه ش خرید میکنم، یا کلا هرموقع از سال لباس مناسب ببینم میگیرم که تو زمان پیکش نخرم
برای همین کلی قیمتاش مناسب تر میفته و از طرفیم چون یکجانمیخرم مبلغش خورد خورد میشه

هیچی نخریدم همه چی از پارسال داره

هر کدوم تقریبا ۶ تومن اینا

من برای دختر یه کاپشن گرفتم ۱۹۰۰
یه جفت کفش گرفتم ۱۴۵۰
دودست لباس بیرونی هم گرفتم باهم ۱۷۵۰
برای پسرم یه سرتا پایی ۱۵۰۰
دودست لباس بیرونی باهم ۱۵۰۰
جوراب هم دوتا گرفتم ۱۹۰
یه زیر دکمه ای هم گرفتم ۳۵۰
خیلی گرون بود

من زیاد چیزی نخریدم. برا تولدش یه دست خونگی آوردن یه هودی و یه ست سه تیکه. دیکه خودمم براش یه بافت با یه دست راحتی خریدم با یه جفت کفش. ما زیاد جایی نمیریم

من تو خونگی برای هیچ کدوم نگرفتیم بیرونی دخترم و پسرم حدود ۲تومن شد خودمم بیرونی نگرفتم

والا من هر چی پول میاددستم خرج پوشاک دخترم میکنم خودممو کلا فراموش کردم

من هرسال عید لباس هایی که میخام بگیرم برای دخترم برای تو خونه منظورم استین بلند و دروس اینا چون ما عید میریم دهات اونجا سرده و باید لباس گرم بپوشه
این لباس ها رو یه سایز بزرگتر از سایزی که همه لباسش هست میخرم مثلا سایزش ۴۰ بود پارسال من ۴۵ خریدم برا عید فقطم یه ماه پوشید بعد برداشتم گزاشتم برای پاییز و زمستون سال بعد
کاپشن هم هرسال دم عید براش میخرم چون اون موقع اف خورده و ارزون تره
بوت هم یه سایز بزرگ خریدم توش کفی انداختم پارسال امسال قشنگ اندازشه و میپوشه
ولی با این حالا یه تومن باز دادم براش یه دروس و یه سویشرت شلوار خریدم امسال و یه شال و کلاه یه کتونی هم خریدم ۵۰۰

من کاپشن خواهرم براشون کادو خریده بود یه ۷ تومن لباس خریدم یه ۱ تومن لز پیچ سفارش دادم دوباره یه ۲ نومن از جای وگ خریدم برای من دوتا سخته

من فعلا یه کاپشن برا دخترم خریدم 1800یه دست لباس350هزار یه جفت جوراب85.واسه پسرم یه کاپشن1500یه دست لباس350یه جفت جوراب 85پنج شنبه هم برم لباس خونگی بگیرم براشون بایکی یه دست هم برا جایی تازه شال و کلاه هم دارن نخریدم

من حدود ۸ تومنی شده تا حالا

من چون از قبل داشت یه دست تو خونه یه دست بیرونی و کاپشن و کلاه گرفتم،تقریبا ۳ تومن شد

سوال های مرتبط

مامان برهان و🤰🏻 مامان برهان و🤰🏻 ۱ ماهگی
سلام مامانا صبحتون بخیر . بیاین یه خورده منو نصیحت کنین شاید آروم شم .
من الان باردارم و ۳۵ هفتمه و یک ماه دیگه انشاءالله زایمان میکنم ولی نمیدونم چرا هر وقت به زایمان فکر میکنم استرس میگیرم و انگار اصلا آمادگیشو ندارم و همش فکر میکنم که وای چقدر کار دارم و چقدر بارداریم زود گذشت و من هنوز از تکون های بچم سیر نشدم و یه جورایی دلم میخواد همینجوری بچم ور دلم بمونه و تکون بخوره😅 همش میترسم بچه به دنیا بیاد روزای سختم شروع بشه و این توجهی که الان بقیه بهم دارن و دیگه نداشته باشن و بادو تا بچه ی کوچیک یکسره بشور و بساب کنم و دیگه استراحت هام تموم بشه یه جورایی حسم شبیه به کسایی هست که میخوان از دنیا برن و آمادگیشو ندارن و همش احساس میکنن چقدر کار مونده که نکردن یا اینکه عمرشون چقدر زود گذشت و ..... از اون بدتر تو این دنیا بهشون خوش گذشته باشه و فکر کنن که بمیرن همه ی این خوشی ها ازشون گرفته میشه و مستقیم میرن جهنم 😅😅😂به نظرتون این حس و حال طبیعیه ؟ کسی تا حالا مثل من بوده ؟