۷ پاسخ

عمم میگفت زنگ زدم گفتم سلام خانوم دکتر من درد دارم برم بیمارستان گفته نه عزیزم زوده دفعه دوم زنگ زده وای خانوم دکتر من درد دارما برم بیمارستان گفته نه هنوز زوده دفعه سوم زنگ زده گریه میکرده جیغ میزده من دارم میمیرم گفته هااا حالا برو😂😂

وقتی جیغ زدی دیگه برو اذیتت نکنن

عزیزم اولا ک نگران چیی هرچی دیرتر بری بیمارستان بهتر دوما ک رفته رفته دردات شدید میشه دیگه میفهمی

منمممم همین مشکل دارم😆

نه من که امروز اومدم بیمارستان ماما همراهم ببینم گفت ۴سانت باز شدی بستریم کردن بعد ۳ساعتم بدنیا اومد دخترم😍

چرا عزیزم متوجه میشی نگران نباش منم همش همین فکرو میکردم

بنظرم اینجوریه ک هی بیشتر بشه من دردای اولیه رو دارم ولی ب مرور کمتر میشد و بعد قط میشن
دردای اصلی بنظرم انقد زیاد میشه ک کم کم غیر قابل تحمل بشه

سوال های مرتبط

مامان دلانا🩷 مامان دلانا🩷 هفته سی‌وهشتم بارداری
مامان فندق کوچولو🥹 مامان فندق کوچولو🥹 روزهای ابتدایی تولد