اگر ناراحت نمیشین باید بگم در درجه اول کار شما اشتباهه، شما خودتون باید شیر میدادین به دخترتون، هم به خاطر اینکه شما مادرش هستید و بهتر نیاز هاشو میدونین، هم به خاطر اینکه کم کم داره افراد رو میشناسه و چه بهتر که شما رو به عنوان مادر بشناسه و نه کس دیگه ای رو و پروسه شیردهی جدای از سیر شدن بچه رشد عاطفیش درگیر میکنه
در درجه بعدی مادرتون هم نباید ناراحت میشدن یه حرفی پدر بچه زده، شاید هم درست بوده حرفش، ناراحتی نداره که...
و در آخر هم به همسرتون باید خیلی آروم و توئه فضای به دور از تشنج میگفتید که مثلا به مامانم تذکر نمیدادین بهتر بود، یا مثلا بهش بگو اگر میخوای درباره دخترمون چیزی به مامانم بگی به خودم بگو که به مامانم بگم چون مامانم از من ناراحت نمیشه ولی ممکنه از شما ناراحت بشه همین
اوووووووه زجرش نده؟؟؟ دشمنشه مگه؟
درست بگو فکر کنم سیره واس همین اینجوری میکنه
بلدی بسمالله. خودت بچهداری کن
من اعصاب ندارم بابا
کجاش حرفش بد بوده گفته یعنی نمیخاد اذیتش نکن چرا زندگیتو تلخ میکنی عزیزم اونم پدره دلش ی لحظه سوخته خودت بزار جا شوهرت مادرشوهرت بهش میداد میگفتی زجرش نده پس شوهرتم باید باهات همین کارو میکرد؟از دلش دربیار
اصلا عذاب وجدان نداشته باش میاس بیشتر بزنی بجای بگه دستت دردنکنه چی گفته مردکخ
به نظر من کاشکی نمیگفت اخه اقایون حرف زدن در زمان مناسب و درست حرف زدن رو کمی مشکل دارن والا من اینجا دلم گرفت شما جای خود داری ولی بزرگترا بهتر از ما بچه داری بلدن
بیدارش کن یکی دیگه هم بزن ک یادش بمونه والا
به نظرمن شوهرت. مامانت این همه زحمت کشیده از دوران بارداری والانم که 8 و9 ماه بچه داری. به جای تشکر اینجوری حرف میزنه؟مامانت که بدی بچه رو نمیخواد.
چرانظر مردمو میپرسی اخه ما که تو شرایط تو نبودیم هرکاری کردی بهترین کارو کردی نباید با مادرت اونجوری حرف میزد. هرکی یه جور قضاوت میکنه تو خودت بهتر میدونی چه خبره و چیکارباید بکنی یانکنی.اونم چون خابه عذاب وجدان گرفتی بیدار بشه میگی حقشه
شوهرت صدرصد دخترتو میشناسه ک بازیگوشی میکنه موقع شیر خوردن باید خودش شیرو میداد میگفت مامان بده من بهش بدم من میدونم چطوری میخوره الان رایانم اینجوریه بازیگوشی میکنه کار دارم میدم شوهرم میگم تو بهتر میدونی خودت شیرو بده
شوهر قدر نشناست.من ی بار همچنین کاری کرد ن اینجوری ولی مجبورش کردم از مامانم معذرت بخواد گلو شیرینی خرید رفتیم خونشون.منم استراحت نسبی بود مامانم کمکم بود غذا درست میکرد شوهرم میاورد تا ۲ ماه خونشون بودم رایان جون گرفت واکسن میزنه خونشون میریم میمونیم.مریض شد ده روز اونجا بودم کاری بچمو میکنه.طوری باهاش دعوا کردم ک جرات نداره دیگ حرفی بزنه
به عنوان کسی که تو شرایط تو بوده از بارداری قطعا شوهرت اشتباه کرده. اما مطمئن باش تاثیری که صحبت با آرامش داره هیچی نداره سعی کن فردا با منطق باهاش صحبت کنی و اشتباه برخوردت با موضوع رو هم بپذیری.
برای ما شرایط سخته چه 9 ماه استراحت مطلقی که داشتیم و بدنمون که تحلیل رفته و چه الان که هزار تا کار هم داریم با بچه ولی واقعا برای اونا هم سخته تو خودت میتونی یک سال با خانواده شوهرت یا اصلا یه خانواده دیگه زندگی کن بخاطر شرایط؟ هر چقدر هم که بهترین باشن. بگو بهش که درک میکنی شرایط برای اونم سخته الان اما بهتره حد برخوردش با خانواده ها رو بدونه چون این حد و مرزها برای تو هم میتونه باز بشه و اینجور با خانوادش برخورد کنی.
همین اینکه کارت اشتباه بود....اینطوری حرف نمیزدی با دعوا
اقاتونم بد حرف زد ی مامانتون این همه مدت اونجا بودی ..خوب حرف نزد زجرش نده چی آخه.....بعدش توهم بجای اینکه دعوا کنی باهاش حرف میزدی میگفتی خوشتان نیومده اینکه ب مامانت این همه بهت کمک کرده است حرفو بزنی
وا بنده خدا فحش که نداده حرف به شوخی یا به منظور نمیخاد اذیت میشه گفته 😳😳😳😳چرا دعوا چرا ناراحتی وا
منم مامانم برام زحمت زیاد کشید منم سرکلاژ کرده بودم اگه شوهرمنم ب مامانم چیزی بگه باهاش دعواش میشه
عای عزیزم چه بد، بنظرم اون بیشتر تقصیر بار بود
مامانا گناه دارن بنظرم کسی حق نداره بد حرف بزنه باهاشون حالا هرکس میخواد باشه، اونم یه همچین مادری که اینهمه وقت کاری رو که اصلاً وظیفش نبوده انجام داده.....
بخدا شوهر من اینجوری با مادرم بخواد حرف بزنه محل سگ بهش نمیدم
کمتر برید خونشون بذار خودش کمک کنه، کارای بچشو بکنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.